خلاصه و نقد کامل کتاب لینکلن در باردو | جورج ساندرز
خلاصه کتاب لینکلن در باردو ( نویسنده جورج ساندرز )
کتاب «لینکلن در باردو» اثر جورج ساندرز، رمانی تجربی و تاریخی است که داستان سوگواری آبراهام لینکلن، رئیس جمهور وقت آمریکا را پس از مرگ پسر یازده ساله اش، ویلیام، در برزخ (باردو) روایت می کند. این اثر با ساختار چندصدایی و نوآورانه اش، جوایز متعددی از جمله جایزه معتبر من بوکر ۲۰۱۷ را از آن خود کرده است و خواننده را به تأمل عمیق در مفاهیم مرگ، زندگی، فقدان و ماهیت روح فرا می خواند.
«لینکلن در باردو» که نخستین رمان بلند جورج ساندرز، نویسنده برجسته آمریکایی و استاد مسلم داستان کوتاه به شمار می رود، یک پدیده ادبی بی بدیل است. این کتاب مرزهای ژانر را در هم می شکند و با ترکیبی ماهرانه از واقعیت های تاریخی، عناصر ماورایی و تخیل ناب، تجربه ای منحصر به فرد از خواندن را برای مخاطب به ارمغان می آورد. ساندرز با بهره گیری از سبکی خاص و چندصدایی، خواننده را به سفری عمیق در ابعاد انسانی سوگواری، معنای زندگی پس از مرگ و سنگینی مسئولیت های رهبری دعوت می کند. این مقاله به بررسی جامع و عمیق این شاهکار ادبی می پردازد تا دریچه ای به سوی درک بهتر دنیای پیچیده و در عین حال روشنگر «لینکلن در باردو» بگشاید.
سفری به برزخ سوگواری: معرفی اجمالی کتاب لینکلن در باردو
«لینکلن در باردو» (Lincoln in the Bardo) رمانی است که در سال ۲۰۱۷ میلادی توسط جورج ساندرز منتشر شد و در همان سال توانست جایزه معتبر من بوکر را از آن خود کند. این اثر نه تنها به دلیل دریافت یکی از مهم ترین جوایز ادبی جهان مورد توجه قرار گرفت، بلکه به خاطر ساختار روایی غیرمتعارف و مضمون عمیقش نیز در کانون بحث های ادبی قرار گرفت. ساندرز در این کتاب، واقعیت های تاریخی را با فضایی تخیلی و فلسفی در هم آمیخته و داستانی تأثیرگذار از سوگواری، فقدان و مواجهه با مرگ را خلق کرده است. داستان در سال ۱۸۶۲، در اوج جنگ داخلی آمریکا رخ می دهد، زمانی که آبراهام لینکلن، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، با مصیبتی شخصی و تکان دهنده روبرو می شود: مرگ پسر یازده ساله اش، ویلیام ویلی لینکلن، بر اثر بیماری حصبه.
کتاب با روایت بازدیدهای لینکلن از قبر پسرش در گورستان اَکَتونک آغاز می شود؛ لحظاتی که او در تاریکی شب، جسد بی جان فرزندش را در آغوش می گیرد. اما روایت تنها به این واقعیت تاریخی محدود نمی شود. ساندرز ما را به دنیایی موازی می برد، جایی که به آن «باردو» گفته می شود. واژه باردو برگرفته از آیین بودیسم تبتی است و به معنای «سرزمین میانی» یا «برزخ» است؛ حالتی از وجود که روح پس از مرگ و پیش از تناسخ یا گذار به جهان دیگر در آن قرار می گیرد. در رمان، گورستان اَکَتونک تبدیل به این سرزمین میانی می شود، جایی که ارواح متعددی که از ترک جهان زندگان عاجزند، با بیماری های خود دست و پنجه نرم می کنند. این ارواح، که هر کدام به دلیل دلبستگی به زندگی دنیوی یا حسرت های گذشته در باردو گیر افتاده اند، شاهد حضور ویلی لینکلن در میان خود و در کنار پدرش هستند. این ترکیب منحصربه فرد از تاریخ، ماوراءالطبیعه و تراژدی انسانی، «لینکلن در باردو» را به اثری چندوجهی و عمیق تبدیل کرده است که خواننده را به کاوش در عواطف انسانی و مسائل وجودی دعوت می کند.
خلاصه داستان: رویارویی ارواح و رئیس جمهور در سرزمین میانی
«لینکلن در باردو» با روایتی تلخ از زندگی واقعی آبراهام لینکلن آغاز می شود: مرگ فرزند محبوبش، ویلی، در سال ۱۸۶۲ و در اوج جنگ داخلی آمریکا. این واقعه تاریخی، نقطه ثقل داستانی می شود که در آن ساندرز با نبوغ خاص خود، مرزهای واقعیت و تخیل را در هم می شکند. لینکلن که از غم و اندوه این فقدان عمیق به شدت متأثر است، بارها به تنهایی به گورستان اَکَتونک می رود تا جسد پسرش را در آغوش بگیرد و با او وداع کند. این تصویر قدرتمند از یک پدر عزادار، حتی قبل از ورود به جهان ارواح، نمایی از عمق درد انسانی رئیس جمهور را به نمایش می گذارد.
آغاز سوگواری و ورود به جهان باردو
مرگ ویلیام لینکلن، پسر یازده ساله آبراهام لینکلن، در فوران جنگ های داخلی آمریکا، نه تنها برای رئیس جمهور یک تراژدی شخصی بود، بلکه نمادی از رنج و فقدان گسترده ای شد که تمام ملت را فرا گرفته بود. لینکلن، مردی که سنگینی تصمیمات سرنوشت ساز یک کشور را بر دوش می کشید، حالا با عمیق ترین درد انسانی، یعنی از دست دادن فرزند، روبرو شده است. او شب ها به سرداب کلیسای اوک هیل (که در رمان اَکَتونک نامیده می شود) می رود و در سکوت و تنهایی، جسد پسرش را در آغوش می گیرد.
در همین لحظات است که رمان وارد قلمرو باردو می شود. باردو مفهومی از آیین بودیسم تبتی است که به حالتی بین مرگ و تولد مجدد اشاره دارد؛ یک سرزمین میانی که روح در آن به تعلیق درآمده است. در رمان ساندرز، این باردو به قبرستان اَکَتونک بدل می شود، جایی که ارواح بسیاری از مردگان، به دلیل دلبستگی های زمینی، ترس از قضاوت یا ناتوانی در پذیرش مرگ خود، در آنجا سرگردانند. این ارواح، خود را «بیمار» می نامند و وضعیتشان را یک «بیماری» می پندارند که به زودی «بهبود» خواهند یافت و به زندگی باز خواهند گشت، غافل از اینکه مرده اند.
ساکنان برزخ: ارواح و داستان هایشان
قبرستان اَکَتونک میزبان جمع کثیری از ارواح است که هر یک داستانی از زندگی خود و دلایل ماندگار شدنشان در باردو را روایت می کنند. سه روح اصلی که در طول رمان نقش محوری دارند، عبارتند از:
* هنس وولمن: مردی که در طول زندگی اش هرگز شهامت ابراز عشق به همسرش را پیدا نکرد و اکنون با اندوهی عمیق از این فرصت های از دست رفته دست و پنجه نرم می کند. بدنش بر اثر یک حادثه خرد شده و او در برزخ درگیر این تغییر شکل فیزیکی است.
* راجر بوینز: ویلیام بوینز، معروف به راجر، مردی مسن و مهربان که به دلیل عشقی نافرجام و خودکشی از دنیا رفته است. او با حسرت های عاشقانه اش درگیر است و جسم او نیز بر اثر خودکشی تغییر شکل داده است.
* توماس هاچ: مردی سیاه پوست که در دوران بردگی زندگی کرده و به دلیل نادیده گرفتن مسئولیت های پدری و فرار از خانه، با عذاب وجدان سنگینی دست و پنجه نرم می کند. او نمادی از رنج و بی عدالتی است و جسم او نیز زخم های بردگی را با خود دارد.
این ارواح، همراه با بیش از ۱۶۰ روح دیگر که هر یک روایت های کوتاه و گسسته ای از زندگی خود ارائه می دهند، یک گروه کر چندصدایی را تشکیل می دهند. آن ها ویلی لینکلن را می بینند که پس از مرگ، به عنوان یک «بیمار» کوچک و معصوم، وارد باردو شده و به دلیل حضور پدرش در قبرستان، نمی تواند به سوی «نور» حرکت کند.
کشمکش مرکزی و تأثیر آن بر لینکلن
حضور ویلی در باردو، آرامش نسبی ارواح را به هم می ریزد. آن ها می دانند که کودکان، بر خلاف بزرگسالان، نمی توانند برای مدت طولانی در باردو بمانند؛ روحشان آسیب می بیند و به موجودی دردناک و محبوس در تاریکی تبدیل می شود. بنابراین، کشمکش اصلی داستان شکل می گیرد: ارواح تلاش می کنند تا ویلی را متقاعد کنند که باید «سفر» کند و به سوی نور برود، اما دلبستگی او به پدرش و امید به بازگشت، مانع می شود.
در همین حال، بازدیدهای شبانه لینکلن از قبر پسرش، تأثیری عمیق بر ارواح باردو می گذارد. آن ها تحت تأثیر غم عمیق و اندیشه های فلسفی رئیس جمهور درباره مرگ، زندگی، جنگ و مسئولیت، به نوعی با او پیوند می خورند. لینکلن، که در دنیای زندگان با بار سنگین جنگ داخلی و فقدان شخصی دست و پنجه نرم می کند، ناخودآگاه با جهان مردگان ارتباط برقرار کرده و به کاتالیزوری برای تغییر و تحول در باردو تبدیل می شود. رمان به زیبایی نشان می دهد که چگونه غم و عشق یک پدر، می تواند مرزهای بین زندگی و مرگ را محو کند و حتی بر ارواح سرگردان تأثیر بگذارد.
کالبدشکافی شخصیت ها: از رئیس جمهور تا ارواح سرگردان
شخصیت پردازی در «لینکلن در باردو» به واسطه ساختار روایی منحصر به فرد ساندرز، از عمق و پیچیدگی خاصی برخوردار است. این کتاب تنها داستان یک فرد نیست، بلکه آینه ای است که بازتاب دهنده تجربیات جمعی و فردی در مواجهه با مرگ، فقدان و مفهوم هستی است.
آبراهام لینکلن: رهبری در بحران، پدری در سوگ
آبراهام لینکلن در این رمان نه تنها به عنوان یک شخصیت تاریخی و رئیس جمهور قدرتمند آمریکا، بلکه به عنوان یک پدر رنج دیده و انسانی درگیر با عمیق ترین دردهای وجودی به تصویر کشیده می شود. ساندرز او را در بحبوحه جنگ داخلی، زمانی که کشورش در آستانه فروپاشی است و او باید تصمیمات خطیری را برای آینده ملت اتخاذ کند، نشان می دهد. اما در کنار این بار سنگین مسئولیت های ملی، او با یک تراژدی شخصی نیز دست و پنجه نرم می کند: مرگ پسر محبوبش، ویلی.
شخصیت لینکلن در رمان، تجلی بخش تقابل میان مسئولیت عمومی و درد شخصی است. او به تنهایی و در تاریکی شب به گورستان می رود تا با جسد فرزندش وداع کند، در حالی که در روز روشن، باید با سنگینی نبرد، امیدهای برباد رفته و آینده نامعلوم ملت روبرو شود. این دوگانگی، او را به شخصیتی بسیار انسانی و ملموس تبدیل می کند. اندیشه های لینکلن درباره مرگ، زندگی و معنای رنج، در خلال روایت های ارواح و همچنین مشاهدات آن ها از حضور او در قبرستان، به شکلی عمیق و فلسفی به تصویر کشیده می شود. او نه تنها غمگین است، بلکه به دنبال درک معنای این فقدان و جایگاه آن در چارچوب گسترده تر هستی است.
ویلیام ویلی لینکلن: معصومیتی در آستانه گذار
ویلیام ویلی لینکلن، پسر یازده ساله رئیس جمهور، هرچند از نظر فیزیکی مرده است، اما روح او به کانون اصلی کشمکش در باردو تبدیل می شود. او به عنوان یک کودک، نمی تواند ماهیت واقعی وضعیت خود را درک کند و فکر می کند که تنها بیمار است و به زودی بهبود خواهد یافت. معصومیت و نادانی ویلی درباره مرگ، او را به سمبل آسیب پذیری انسان در برابر این پدیده ناشناخته تبدیل می کند.
حضور ویلی در باردو، به دلیل پیوند ناگسستنی با پدرش، مانع از گذار او به جهان دیگر می شود. او به شدت به پدرش دلبسته است و نمی خواهد او را ترک کند. این دلبستگی عمیق، او را در وضعیتی خطرناک قرار می دهد، زیرا ماندن طولانی مدت در باردو می تواند روح کودکان را برای همیشه تباه کند. ویلی در واقع، نقطه ی اتصال دو جهان زندگان و مردگان است؛ دلیل حضور لینکلن در قبرستان و کاتالیزوری برای تحول ارواح دیگر. او معصومیتی است که هم برلینکلن تأثیر می گذارد و هم ارواح باردو را به چالش می کشد.
ارواح کلیدی: راویان چندصدایی برزخ
ارواح ساکن باردو، ستون فقرات ساختار روایی چندصدایی رمان هستند. هر یک از این ارواح، با بیماری های فیزیکی عجیب و غریب که بازتاب دهنده گناهان، حسرت ها و دلبستگی های زندگی دنیوی شان است، داستان خود را روایت می کنند. سه روح اصلی که پیش تر ذکر شد (هنس وولمن، راجر بوینز و توماس هاچ) نقشی پررنگ تر دارند:
* هنس وولمن: مردی که در زندگی اش پر از عشق های ابراز نشده و فرصت های از دست رفته بود. زخم های او نمادی از این حسرت هاست. او به دلیل ناتوانی در بیان احساسات و انجام کارهای ناتمامش در باردو گیر افتاده است.
* راجر بوینز: دانشجوی جوانی که به خاطر یک عشق نافرجام دست به خودکشی زد. او با عذاب وجدان و پشیمانی از تصمیم خود درگیر است و آرزو دارد به شکلی دیگر به زندگی بازگردد.
* توماس هاچ: برده سابق و مردی که احساس گناه شدیدی نسبت به ترک خانواده اش دارد. داستان او عمق رنج و بی عدالتی نژادی را در جامعه آن زمان آمریکا نشان می دهد و وجدان جمعی ارواح را به چالش می کشد.
این ارواح، با دیدگاه ها و تجربیات کاملاً متفاوت خود، نه تنها داستان خود را پیش می برند، بلکه به طور مداوم درباره لینکلن، ویلی و مفهوم مرگ و زندگی اظهار نظر می کنند. آن ها به عنوان یک گروه کر عمل می کنند که صدای جامعه، تاریخ و ابعاد مختلف انسانیت را منعکس می کنند. از طریق این ارواح، ساندرز به ما اجازه می دهد تا پیچیدگی های روح انسان، ترس هایش، آرزوهایش و دلبستگی هایش را در آستانه گذار به ابدیت کشف کنیم. هر یک از این ارواح، آینه ای از نوعی از دست و پنجه نرم کردن انسان با هستی است.
لایه های معنا: مضامین عمیق و فلسفی لینکلن در باردو
«لینکلن در باردو» فراتر از یک داستان تاریخی صرف، به کاوش در عمیق ترین مفاهیم وجودی و انسانی می پردازد. جورج ساندرز با هوشمندی تمام، لایه های معنایی متعددی را در تار و پود رمان خود تنیده است که خواننده را به تأمل وامی دارد.
سوگواری، فقدان و چرخه پذیرش
یکی از بارزترین و ملموس ترین مضامین کتاب، سوگواری و فقدان است. مرگ ویلی لینکلن نه تنها یک رویداد تاریخی، بلکه استعاره ای از تمام از دست دادن هایی است که انسان ها در زندگی تجربه می کنند. سوگواری آبراهام لینکلن، که در بازدیدهای شبانه اش از قبر پسرش به اوج می رسد، تصویری قدرتمند از درد پدرانه، ناامیدی و ناتوانی در مواجهه با مرگ را ارائه می دهد. این سوگواری تنها به لینکلن محدود نمی شود، بلکه ارواح باردو نیز به نوعی در سوگ تعلقات دنیوی خود هستند. آن ها نمی توانند مرگ خود را بپذیرند و در یک وضعیت بینابینی از انکار و امید واهی به بازگشت به زندگی گرفتار شده اند.
کتاب به شیوه های مختلفی به تجربه سوگواری می پردازد: از سوگ شخصی و عمیق لینکلن گرفته تا سوگواری جمعی ملت آمریکا در بحبوحه جنگ داخلی که هر روز عزیزانشان را از دست می دهند. ساندرز نشان می دهد که چگونه فقدان، می تواند هم منجر به انزوا و رنج شود و هم نیرویی برای تحول و درک عمیق تر از زندگی ایجاد کند. این بخش از رمان به ماهیت پذیرش و چرخه اندوه می پردازد و اینکه چگونه انسان در نهایت باید با واقعیت های تلخ زندگی کنار بیاید تا بتواند به جلو حرکت کند.
برزخ، زندگی پس از مرگ و معنویت
مفهوم «باردو» قلب معنوی و فلسفی رمان است. ساندرز با وام گرفتن این مفهوم از آیین بودیسم تبتی، فضایی را خلق می کند که در آن ماهیت روح، آگاهی پس از مرگ و ارتباط بین جهان زندگان و مردگان مورد کنکاش قرار می گیرد. باردو در رمان، نه جهنم است و نه بهشت، بلکه یک وضعیت موقتی است که در آن ارواح باید با تعلقات و حسرت های خود روبرو شوند.
این بخش به پرسش های بنیادین درباره ماهیت هستی و چیستی زندگی پس از مرگ می پردازد. آیا روح واقعاً وجود دارد؟ آیا آگاهی پس از مرگ ادامه پیدا می کند؟ ارواح باردو، با دلبستگی های عجیب و غریبشان به بدن های فیزیکی و زندگی گذشته شان، نمادی از ناتوانی انسان در رها کردن تعلقات دنیوی هستند. ساندرز به مخاطب فرصت می دهد تا در مورد مفهوم «نور» که ارواح باید به سوی آن حرکت کنند، تأمل کند و معنای رهایی از بندهای مادی را جستجو کند. این بعد معنوی، به رمان عمق فلسفی بی نظیری می بخشد و آن را فراتر از یک داستان ساده می برد.
مسئولیت رهبری و بار جنگ داخلی
«لینکلن در باردو» در بستر تاریخی جنگ داخلی آمریکا روایت می شود و به همین دلیل، مضمون رهبری و مسئولیت های سنگین آن در زمان بحران، به شدت پررنگ است. آبراهام لینکلن نه تنها با درد از دست دادن فرزندش روبروست، بلکه بار سنگین هدایت کشوری در حال جنگ و نجات اتحادیه را نیز بر دوش می کشد. حضور او در قبرستان، نمایانگر این است که حتی بزرگترین رهبران نیز در برابر دردهای انسانی آسیب پذیرند و باید با آن ها روبرو شوند.
ساندرز به طور ماهرانه ای نشان می دهد که چگونه سوگ شخصی لینکلن، با سوگواری جمعی ملت در هم تنیده می شود. تصمیمات او در جنگ، تأثیرات عظیمی بر زندگی میلیون ها نفر دارد و هر روز، مرگ و میرهای بی شماری در جبهه ها رخ می دهد. این رمان به چگونگی مواجهه یک رهبر با فاجعه در ابعاد شخصی و ملی می پردازد و چگونگی حفظ ایمان و اراده برای ادامه دادن را به تصویر می کشد. مسئولیت پذیری اخلاقی و بار روانی رهبری در زمان جنگ، از دیگر جنبه هایی است که در این کتاب عمیقاً بررسی می شود.
مرزهای حقیقت: تلفیق تاریخ و تخیل
یکی از ویژگی های بارز «لینکلن در باردو»، شیوه هنرمندانه ساندرز در ترکیب واقعیت های تاریخی با عناصر کاملاً تخیلی است. رمان به طور مکرر به نقل قول های تاریخی (اعم از واقعی و ساخته ذهن نویسنده) و رویدادهای مستند اشاره می کند، اما در عین حال، جهانی از ارواح و برزخ را به تصویر می کشد که از اساس تخیلی است. این تلفیق، مرز میان حقیقت و خیال را محو می کند و خواننده را به چالش می کشد تا در مورد ماهیت واقعیت و چگونگی درک تاریخ تأمل کند.
ساندرز با این رویکرد، به این پرسش می پردازد که آیا تنها حقایق مستند، روایتگر کامل گذشته هستند؟ یا تخیل و داستان سرایی نیز می توانند به درک عمیق تر از وقایع و احساسات انسانی در آن دوران کمک کنند؟ این ترکیب ماهرانه، به خواننده امکان می دهد تا با دیدگاهی جدید به تاریخ بنگرد و به اهمیت داستان ها در ساختن معنا پی ببرد. رمان با این شیوه نشان می دهد که گاهی اوقات، حقیقت هنری و تخیلی می تواند عمیق تر از حقیقت صرفاً مستند، به جان و روح مخاطب نفوذ کند.
«لینکلن در باردو» نه تنها داستانی از سوگ و برزخ است، بلکه کاوشی عمیق در ماهیت انسان، مسئولیت رهبری و مرزهای باریک میان واقعیت و تخیل است که خواننده را به تأملی پایدار در معانی زندگی و مرگ وا می دارد.
نوآوری در فرم و سبک: امضای جورج ساندرز
آنچه «لینکلن در باردو» را از دیگر رمان ها متمایز می کند و به آن جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر بخشیده، سبک نگارش و ساختار روایی بی نظیر جورج ساندرز است. این رمان تجسمی از نوآوری و خلاقیت ادبی است که مرزهای داستان سرایی را جابجا می کند.
روایت چندصدایی (Polyphony) و پاره گویی ها
یکی از برجسته ترین ویژگی های «لینکلن در باردو»، استفاده از تکنیک «چندصدایی» یا «پلی فونی» است. ساندرز داستان را نه از منظر یک راوی واحد، بلکه از طریق صدای بیش از ۱۶۰ شخصیت مختلف – عمدتاً ارواح ساکن باردو و همچنین نقل قول هایی از منابع تاریخی (برخی واقعی و برخی تخیلی) – روایت می کند. این رویکرد، باعث می شود که خواننده با انبوهی از دیدگاه ها، خاطرات، حسرت ها و مشاهدات روبرو شود. هر روح، در بخش های کوتاه و گسسته، داستان زندگی خود، دلیل ماندنش در باردو و نظراتش درباره وقایع پیرامون را بازگو می کند.
این پاره گویی ها، ساختار رمان را به یک کلاژ یا پازل تبدیل می کند که در آن خواننده باید قطعات مختلف را کنار هم بگذارد تا تصویری کامل از جهان داستان و مضامین آن به دست آورد. این شیوه روایت، تجربه ای فعال و مشارکتی برای خواننده ایجاد می کند و او را به عمیق ترین لایه های هر شخصیت می برد. چندصدایی بودن روایت، نه تنها به داستان عمق و پیچیدگی می بخشد، بلکه حس واقع گرایی و حضور در گورستان را برای خواننده تقویت می کند، گویی که او نیز در میان آن ارواح سرگردان ایستاده و به تمامی صداها گوش می دهد. این فرم تجربی، رمان را به اثری چندبعدی و بسیار پویا تبدیل کرده است.
فرم تجربی و غیرخطی
سبک نگارش ساندرز در «لینکلن در باردو» کاملاً تجربی و غیرخطی است. رمان به جای داشتن یک سیر داستانی پیوسته و خطی، از بخش های کوتاه، بریده بریده و اغلب متناوب تشکیل شده است. یک پاراگراف ممکن است نقل قولی از یک سند تاریخی باشد، پاراگراف بعدی روایت یک روح خاص، و پاراگراف پس از آن توصیفی از افکار درونی لینکلن. این گزیده نقل قول ها، که گاهی با نام منبع و تاریخ نیز همراهند، حس یک پژوهش تاریخی را القا می کنند، در حالی که در حقیقت، ساندرز آگاهانه حقایق را با تخیل در هم می آمیزد.
این ساختار غیرخطی ممکن است در ابتدا برای برخی خوانندگان چالش برانگیز به نظر برسد، اما به تدریج به عنصری جذاب و کلیدی در تجربه خواندن تبدیل می شود. ساندرز با این شیوه، به خواننده اجازه می دهد تا در میان روایت ها مکث کند، نفس بکشد و در هر بخش به تأمل بپردازد. این فرم، به زیبایی هرج و مرج و پراکندگی افکار ارواح در باردو و همچنین ذهن آشفته لینکلن را منعکس می کند. استفاده از فضاهای خالی بین پاراگراف ها و تغییر مداوم زاویه دید، رمان را به اثری پویا و منحصر به فرد تبدیل می کند که فراتر از چارچوب های سنتی رمان نویسی است.
زبان و لحن
زبان ساندرز در «لینکلن در باردو» ترکیبی ماهرانه از طنز سیاه، اندوه عمیق، فلسفه و شاعرانگی است. لحن رمان به طور مداوم بین کمدی (ناشی از توصیف های عجیب و غریب ارواح و باورهایشان) و تراژدی (ناشی از غم لینکلن و سرنوشت ارواح) در نوسان است. این ترکیب ناهمگون، اما در عین حال متعادل، به رمان عمق احساسی و فکری خاصی می بخشد.
واژگان و اصطلاحات مورد استفاده در رمان، بازتاب دهنده دوره زمانی جنگ داخلی است و در عین حال، با زبانی مدرن و قابل فهم در هم آمیخته می شود. ساندرز با استفاده از توصیفات دقیق و جزئی، فضایی زنده و قابل لمس از گورستان و وضعیت ارواح را خلق می کند. ریتم نوشتاری، که از تلاقی صداهای مختلف پدید می آید، خود تبدیل به یک شخصیت در رمان می شود و تجربه ای شنیداری را در کنار تجربه دیداری برای خواننده ایجاد می کند. این زیبایی شناسی زبانی و لحن خاص، «لینکلن در باردو» را به اثری تبدیل کرده است که هم از نظر فکری غنی است و هم از نظر احساسی تأثیرگذار.
ریشه ها در داستان های کوتاه
جورج ساندرز پیش از «لینکلن در باردو»، به عنوان یکی از برجسته ترین استادان داستان کوتاه معاصر شناخته می شد. رمان بلند او، به وضوح ریشه هایی در سبک و فرم داستان های کوتاه تجربی اش دارد. داستان های کوتاه ساندرز اغلب با شخصیت های عجیب و غریب، ساختارهای روایی غیرمعمول و تمرکز بر مضامین فلسفی و اجتماعی از طریق طنز سیاه مشخص می شوند.
«لینکلن در باردو» را می توان به نوعی مجموعه ای از داستان های کوتاه به هم پیوسته در نظر گرفت که هر یک توسط یک روح یا یک منبع تاریخی روایت می شود. این رویکرد، به ساندرز اجازه می دهد تا بدون از دست دادن عمق، به تعداد زیادی از شخصیت ها و دیدگاه ها بپردازد. خوانندگانی که با مجموعه داستان های کوتاه او مانند «ده دسامبر» (Tenth of December) یا «سرزمین جنگ داخلی در انحطاط بد» (CivilWarLand in Bad Decline) آشنا هستند، به راحتی می توانند ردپای امضای هنری او را در این رمان نیز بیابند. این پیوند با آثار قبلی ساندرز، نه تنها به درک بهتر سبک او کمک می کند، بلکه نشان می دهد که چگونه یک نویسنده می تواند از تجربه های خود در یک ژانر، برای خلق اثری نوآورانه در ژانری دیگر بهره ببرد.
جوایز و افتخارات لینکلن در باردو: مهر تأیید جهانی
«لینکلن در باردو» بلافاصله پس از انتشار، مورد تحسین گسترده منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و مجموعه ای از جوایز و افتخارات ادبی مهم را از آن خود کرد. این استقبال بی نظیر، جایگاه این رمان را به عنوان یک اثر برجسته در ادبیات معاصر جهان تثبیت کرد.
مهم ترین افتخار این کتاب، دریافت جایزه من بوکر (Man Booker Prize) در سال ۲۰۱۷ است. جایزه من بوکر یکی از معتبرترین جوایز ادبی جهان به شمار می رود که هر ساله به بهترین رمان اصلی نوشته شده به زبان انگلیسی و منتشر شده در بریتانیا و ایرلند اهدا می شود. پیروزی «لینکلن در باردو» در این رقابت، مهر تأییدی بر نبوغ و نوآوری جورج ساندرز بود و او را به جمع معدود نویسندگان آمریکایی رساند که موفق به کسب این جایزه شده اند. این جایزه نه تنها به افزایش شهرت ساندرز در سطح بین المللی کمک کرد، بلکه توجهات زیادی را به سبک تجربی و متفاوت او در رمان نویسی جلب نمود.
علاوه بر جایزه من بوکر، «لینکلن در باردو» افتخارات دیگری را نیز کسب کرده است که نشان دهنده گستره تحسین از این اثر است:
- قرار گرفتن در لیست پرفروش های نیویورک تایمز (New York Times Bestseller List) برای چندین هفته، که نشان دهنده استقبال گسترده مردمی از این رمان بود.
- نامزدی در بخش بهترین رمان تاریخی جوایز گودریدز (Goodreads Choice Awards) در سال ۲۰۱۷، که منعکس کننده نظر مثبت جامعه خوانندگان آنلاین است.
- قرار گرفتن در لیست های بهترین کتاب سال نشریات و منتقدان معتبر، از جمله «۱۰۰ کتاب برجسته سال» به انتخاب نیویورک تایمز و «کتاب سال» به انتخاب گاردین.
- نامزدی برای جایزه کتاب بین المللی و جایزه گلدن من.
- نامزدی برای جایزه واتراستونز.
این جوایز و نامزدی ها نه تنها اعتبار ادبی کتاب را دوچندان کردند، بلکه به آن کمک کردند تا به دست خوانندگان بیشتری در سراسر جهان برسد. «لینکلن در باردو» با این افتخارات، خود را به عنوان یک نقطه عطف در ادبیات معاصر معرفی کرد که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا، به چالش کشیدن هنجارهای سنتی داستان سرایی را ادامه می دهد.
بازتاب در آینه نقد: دیدگاه های جهانی درباره لینکلن در باردو
«لینکلن در باردو» پس از انتشار، با واکنش های گسترده و اغلب بسیار مثبتی از سوی منتقدان ادبی سراسر جهان روبرو شد. این رمان به دلیل ساختار نوآورانه، عمق فلسفی، قدرت احساسی و سبک منحصر به فرد جورج ساندرز، تحسین بسیاری را برانگیخت. در ادامه به برخی از نقدهای برجسته اشاره می شود:
* نیویورک تایمز (The New York Times): این نشریه معتبر، «لینکلن در باردو» را یک «شاهکار درخشان درباره سخاوت و انسان دوستی» توصیف کرد. منتقدان نیویورک تایمز، شیوه ساندرز در به تصویر کشیدن غم و اندوه لینکلن و همچنین ابعاد انسانی ارواح را ستایش کردند.
* شیکاگو تریبون (Chicago Tribune): این روزنامه، رمان را «عمیق و حیاتی… اثری از یک نویسنده بزرگ» خواند. منتقدان بر قدرت ساندرز در ترکیب تاریخ با تخیل و خلق یک داستان چندوجهی و پرمعنا تأکید کردند.
* گاردین (The Guardian): گاردین از «شجاعت فرمی» رمان و «طنز تلخ و دلخراش» آن تمجید کرد. این نشریه، شیوه ساندرز در استفاده از تکنیک چندصدایی برای کشف مضامین پیچیده زندگی، مرگ و مسئولیت را مورد تحسین قرار داد.
* میچیکو کاکوتانی (Michiko Kakutani)، منتقد برجسته نیویورک تایمز: «پرتره ی ساندرز از لینکلن به زیبایی ترسیم شده است… ساندرز یک شاهکار از تراژدی، امید و انسانیت را خلق کرده است.»
* مجله هارپرز (Harper’s Magazine): این مجله، جورج ساندرز را «انسانی دوست ترین نویسنده ی امروز آمریکاست» نامید و بر توانایی او در نشان دادن عمق عواطف انسانی و دغدغه های اخلاقی تأکید کرد.
* مری کلر (Marie Claire): این نشریه رمان را «محصول تخیلی عمیق» دانست و به قدرت داستان سرایی ساندرز در خلق یک جهان موازی و تأثیرگذار اشاره کرد.
منتقدان به طور خاص بر چند جنبه از کتاب انگشت گذاشته اند:
* نوآوری ساختاری: استفاده از روایت های گسسته، نقل قول های تاریخی (اعم از واقعی و تخیلی) و صدای بیش از ۱۶۰ روح، به عنوان یک نوآوری جسورانه و موفقیت آمیز در فرم رمان تحسین شد.
* عمق فلسفی: رمان به خاطر پرداختن به مضامینی چون مرگ، زندگی پس از مرگ، سوگواری، رهایی از تعلقات دنیوی و ماهیت هستی، مورد توجه قرار گرفت.
* قدرت احساسی: با وجود ساختار پیچیده، کتاب توانست به طور عمیقی با احساسات خوانندگان ارتباط برقرار کند، به ویژه در به تصویر کشیدن غم و اندوه لینکلن.
* ظرافت زبانی: توانایی ساندرز در ترکیب طنز، اندوه و شاعرانگی در زبان رمان، و خلق فضایی منحصر به فرد، بارها مورد ستایش قرار گرفت.
«لینکلن در باردو» از سوی منتقدان به عنوان اثری نادره و بی بدیل، که مرزهای داستان سرایی را جابجا کرده و به شیوه ای عمیق به شرایط انسانی می پردازد، شناخته شده است.
راهنمای مطالعه عمیق تر: چگونه لینکلن در باردو را تجربه کنیم؟
«لینکلن در باردو» رمانی نیست که بتوان آن را به سادگی و با رویکردی سطحی مطالعه کرد. ساختار تجربی و روایی چندصدایی آن، نیازمند آمادگی ذهنی و رویکردی متفاوت از سوی خواننده است تا بتوان تجربه عمیق و کاملی از این شاهکار ادبی کسب کرد.
آشنایی قبلی با سبک ساندرز (اختیاری اما مفید)
جورج ساندرز پیش از «لینکلن در باردو»، شهرت خود را به عنوان یک استاد داستان کوتاه به دست آورده بود. سبک خاص او در داستان های کوتاه، با شخصیت های عجیب و غریب، طنز سیاه، و روایت های فلسفی، می تواند پیش زمینه ای عالی برای ورود به دنیای رمانش باشد. خواندن برخی از داستان های کوتاه او، به ویژه از مجموعه هایی مانند «ده دسامبر» (Tenth of December) یا «سرزمین جنگ داخلی در انحطاط بد» (CivilWarLand in Bad Decline)، می تواند به خواننده کمک کند تا با لحن، ساختار و رویکرد ساندرز آشنا شود و ذهن خود را برای یک تجربه متفاوت آماده سازد. این کار باعث می شود که شوک اولیه ناشی از فرم غیرمتعارف رمان کمتر شود و خواننده راحت تر بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
پذیرش ساختار غیرمعمول، بدون وحشت از پیچیدگی
بسیاری از خوانندگان ممکن است در صفحات ابتدایی «لینکلن در باردو» به دلیل انبوهی از صداها، نقل قول های گسسته و تغییرات مکرر در نقطه دید، احساس سردرگمی کنند. اما نکته کلیدی این است که نباید از این پیچیدگی ظاهری وحشت کرد. ساندرز آگاهانه رمان را با موج های متناوب انرژی و سکون طراحی کرده است. او به خواننده فرصت می دهد که مکث کند، نفس بکشد و اطلاعات را پردازش کند. این کتاب قرار نیست مانند یک رمان خطی و سنتی خوانده شود که در آن به سرعت به دنبال پیشرفت داستان باشید.
به جای تلاش برای دنبال کردن بی وقفه هر خط داستانی، اجازه دهید روایت ها و صداها به صورت طبیعی در ذهن شما جریان یابند. ساختار کتاب خود به گونه ای است که فرصت هایی برای تأمل و درک تدریجی فراهم می کند. با پیشروی در داستان، الگوها و ارتباطات میان روایت ها به تدریج آشکار خواهند شد و از این پیچیدگی اولیه لذت خواهید برد. این رمان برای کشف کردن و تجربه کردن است، نه صرفاً خواندن.
تمایز میان واقعیت و خیال
یکی از جذابیت های «لینکلن در باردو»، در هم تنیدگی ماهرانه حقایق تاریخی با عناصر کاملاً تخیلی است. ساندرز به طور مکرر از نقل قول های تاریخی (با ارجاعات دقیق به منابع) استفاده می کند تا به داستان خود رنگ و بوی واقعیت ببخشد. اما او در همان حال، آزادانه وقایع تخیلی را نیز به این مجموعه اضافه می کند و مرز میان آنچه واقعاً اتفاق افتاده و آنچه ساخته ذهن اوست را محو می سازد.
برای یک تجربه عمیق تر، مهم است که خواننده آگاه باشد که نباید هر آنچه در کتاب به عنوان یک نقل قول تاریخی ارائه می شود را به عنوان حقیقت محض بپذیرد. ساندرز در اینجا نقش یک هنرمند را ایفا می کند که از مواد خام تاریخ برای خلق یک اثر هنری بهره می گیرد. او از این شیوه برای به چالش کشیدن تصور ما از تاریخ، حقیقت و چگونگی ساختار روایات استفاده می کند. این آگاهی به خواننده کمک می کند تا بیشتر بر پیام اصلی، احساسات مشترک انسانی و صدای کلی روایت تمرکز کند تا وسواس بر صحت تک تک ارجاعات تاریخی.
توجه به جوهر داستان، فراتر از جزئیات تاریخی
همانطور که گفته شد، رمان پر از جزئیات تاریخی و نقل قول های فراوان است. اما تمرکز بیش از حد بر صحت تاریخی هر یک از این جزئیات، ممکن است خواننده را از جوهر اصلی داستان و پیام های عمیق تر آن دور کند. در حالی که پس زمینه تاریخی برای درک فضا و شرایط اهمیت دارد، هدف اصلی ساندرز، ثبت وقایع تاریخی نیست.
بهتر است تمرکز خود را بر روی مضامین اصلی رمان بگذارید: سوگواری، فقدان، ماهیت روح، معنای زندگی و مرگ، مسئولیت پذیری و ارتباط بین جهان زندگان و مردگان. به جای اینکه درگیر جزئیات ریز تاریخی شوید، به این فکر کنید که چگونه این داستان ها و شخصیت ها به بررسی این مفاهیم عمیق انسانی کمک می کنند. این رویکرد به شما اجازه می دهد تا فراتر از وقایع، با قلب تپنده رمان و احساسات جهانی آن ارتباط برقرار کنید.
لذت از آهنگ کلام و زیبایی های زبانی
جورج ساندرز یک استاد بلامنازع در استفاده از زبان است. نثر او، حتی در میان انبوهی از صداهای مختلف، دارای ریتم، آهنگ و زیبایی خاصی است. او با واژگان و ساختارهای جملاتش، فضایی ملموس و قابل حس را خلق می کند که خواننده را به درون داستان می کشاند.
هنگام مطالعه، سعی کنید به زیبایی های زبانی، انتخاب واژگان و نحوه ترکیب آن ها توجه کنید. حتی اگر گاهی اوقات از خط داستانی اصلی فاصله بگیرید، می توانید از قدرت و شاعرانگی کلام ساندرز لذت ببرید. این توجه به جنبه های زیبایی شناختی زبان، به شما کمک می کند تا عمق بیشتری از رمان را درک کنید و از تجربه خواندن آن، حتی در مواجهه با پیچیدگی هایش، لذت ببرید. «لینکلن در باردو» یک اثر هنری است که باید با تمام حواس آن را درک کرد.
ترجمه های فارسی: راهنمایی برای انتخاب
«لینکلن در باردو» پس از کسب جایزه من بوکر و شهرت جهانی، به سرعت مورد توجه مترجمان و ناشران ایرانی قرار گرفت. از آن زمان تاکنون، چندین ترجمه فارسی از این اثر منتشر شده است که هر کدام با نامی متفاوت و از سوی ناشری خاص به دست مخاطبان رسیده اند. این تنوع در ترجمه، فرصتی برای خوانندگان فراهم می آورد تا نسخه ای را انتخاب کنند که با سلیقه و نوع خوانش آن ها همخوانی بیشتری دارد.
مهم ترین ترجمه های فارسی این کتاب عبارتند از:
* «لینکلن در باردو» با ترجمه نعیمه خالصی: این ترجمه توسط انتشارات جمهوری منتشر شده و یکی از پرطرفدارترین نسخه های فارسی به شمار می رود. نعیمه خالصی تلاش کرده تا وفاداری به متن اصلی و حفظ لحن و ساختار پیچیده ساندرز را در اولویت قرار دهد. این نسخه معمولاً مورد تحسین خوانندگانی قرار گرفته است که به دنبال نزدیک ترین تجربه به متن اصلی هستند.
* «لینکلن در برزخ» با ترجمه رعنا موقعی: این ترجمه از سوی نشر ستاک روانه بازار شده است. انتخاب عنوان «لینکلن در برزخ» به جای «باردو» نشان دهنده تلاشی برای بومی سازی بیشتر مفهوم Bardo برای خواننده فارسی زبان است، چرا که «برزخ» واژه ای شناخته شده تر در فرهنگ اسلامی-ایرانی است. این ترجمه نیز مخاطبان خاص خود را دارد و برخی خوانندگان روانی آن را می پسندند.
* «لینکلن در باردو» با ترجمه مینا بیگی: این ترجمه توسط انتشارات مجید منتشر شده است. مینا بیگی نیز سعی کرده تا پیچیدگی های ساختاری و زبانی رمان را به نحو احسن به فارسی برگرداند. این نسخه نیز در دسترس علاقه مندان قرار دارد.
برای انتخاب بهترین ترجمه، توصیه می شود:
- مقایسه اولیه: اگر امکان پذیر است، بخش های کوتاهی از هر دو یا سه ترجمه را مطالعه کنید. اغلب ناشران نمونه هایی از کتاب را به صورت آنلاین یا در اپلیکیشن های کتابخوان ارائه می دهند.
- توجه به لحن و روان بودن: «لینکلن در باردو» از نظر لحن و ساختار بسیار خاص است. به ترجمه ای توجه کنید که به نظر شما هم روان است و هم توانسته لحن متفاوت و چندصدایی ساندرز را به خوبی منتقل کند.
- پشتوانه مترجم: سابقه و تخصص مترجم در ادبیات معاصر و آثار تجربی می تواند معیار خوبی باشد.
در نهایت، انتخاب ترجمه تا حد زیادی به سلیقه شخصی خواننده و نحوه ارتباط او با زبان مترجم بازمی گردد. مهم این است که ترجمه ای را بیابید که به شما امکان دهد به بهترین شکل با دنیای غنی و پیچیده «لینکلن در باردو» ارتباط برقرار کنید.
جورج ساندرز: از استاد داستان کوتاه تا رمان نویس برنده بوکر
جورج ساندرز (George Saunders) یکی از چهره های برجسته ادبیات معاصر آمریکا و یکی از نوآورترین نویسندگان نسل خود به شمار می رود. او که در سال ۱۹۵۸ در آمارلو، تگزاس به دنیا آمد، پیش از آنکه به عنوان یک رمان نویس شهرت جهانی پیدا کند، برای چندین دهه به عنوان «استاد داستان کوتاه» شناخته می شد و در این ژانر به شهرت و جوایز متعددی دست یافته بود.
مسیر ادبی ساندرز از یک پیش زمینه غیرآکادمیک و نسبتاً غیرمتعارف آغاز شد. او در ابتدا با مدرک کارشناسی در مهندسی ژئوفیزیک از دانشگاه کلرادو فارغ التحصیل شد و سال ها به عنوان مهندس در معادن نفت اندونزی و در یک شرکت پسماندهای زیست محیطی در روچستر، نیویورک کار کرد. این تجربیات کاری، تأثیری عمیق بر دیدگاه او نسبت به جامعه، طبقه کارگر و پوچ گرایی ناشی از مصرف زدگی در جوامع مدرن گذاشت و بعدها به مضامین اصلی آثارش تبدیل شد.
ساندرز در اوایل دهه ۱۹۹۰، در برنامه خلاقانه نویسندگی دانشگاه سیراکیوز پذیرفته شد و زیر نظر توبیاس وولف به تحصیل پرداخت. همین دوران سرآغاز فعالیت حرفه ای او در داستان نویسی بود. او به سرعت به خاطر داستان های کوتاهش که ترکیبی از طنز تلخ، فانتزی، واقع گرایی و دیدگاهی انتقادی به جامعه مصرف گرا بودند، مورد تحسین قرار گرفت. آثار اولیه او، مانند مجموعه داستان های «سرزمین جنگ داخلی در انحطاط بد» (CivilWarLand in Bad Decline, 1996) و «فناوری های عجیب و غریب» (Pastoralia, 2000)، شهرت او را به عنوان صدای منحصربه فرد در ادبیات آمریکا تثبیت کردند.
مضمون عمده آثار ساندرز، نقد نظام سرمایه داری، پوچ گرایی، نابرابری اجتماعی و بررسی شرایط انسانی در مواجهه با چالش های دنیای مدرن است. او با استفاده از زبان طنز و اغلب گروتسک، به دردهای عمیق انسانی و تضادهای درونی شخصیت هایش می پردازد. ساندرز در عین حال، همواره نگاهی همدلانه به شخصیت هایش دارد و از این رو، او را «انسانی دوست ترین نویسنده امروز آمریکا» نامیده اند.
پیش از «لینکلن در باردو»، برخی از آثار مهم او که به فارسی نیز ترجمه شده اند، عبارتند از:
* «ده دسامبر» (Tenth of December): این مجموعه داستان کوتاه در سال ۲۰۱۳ نامزد جایزه ملی کتاب آمریکا شد و جایزه فولیو (Folio Prize) را از آن خود کرد. بسیاری آن را بهترین مجموعه داستان کوتاه او می دانند.
* «حکومت کوتاه و رعب آور فیل» (The Brief and Frightening Reign of Phil): یک رمان کوتاه (نوولا) با مضمون سیاسی و اجتماعی.
* «یادداشت دو دقیقه ای برای آینده» و «کوانتای دروغ» (A Very Persistent Gappiness and Other Thoughts): مجموعه ای از جستارها و مقالات غیرداستانی او.
با انتشار «لینکلن در باردو» در سال ۲۰۱۷ و دریافت جایزه من بوکر، ساندرز ثابت کرد که توانایی هایش تنها به داستان کوتاه محدود نمی شود. او با این رمان، سبک منحصربه فرد خود را به فرم بلند داستانی آورد و اثری خلق کرد که هم از نظر ساختار نوآورانه بود و هم از نظر محتوا عمیق و تأثیرگذار. جورج ساندرز امروز نه تنها به عنوان یک استاد مسلم داستان کوتاه، بلکه به عنوان یک رمان نویس برجسته که مرزهای ادبیات را جابجا می کند، در ادبیات معاصر جهان جایگاه ویژه ای دارد.
جمع بندی: دعوتی به تفکر عمیق و تجربه ادبی بی نظیر
کتاب «لینکلن در باردو» اثر جورج ساندرز، بدون شک یکی از برجسته ترین و نوآورانه ترین آثار ادبی قرن حاضر است که مرزهای داستان سرایی را به چالش می کشد. این رمان فراتر از یک روایت تاریخی یا یک داستان از جهان ارواح، کاوشی عمیق و چندوجهی در ابعاد وجودی انسان، ماهیت سوگواری، معنای زندگی و مرگ، و سنگینی مسئولیت های اخلاقی و رهبری است. ساندرز با ترکیب بی نظیر واقعیت های تاریخی، عناصر تخیلی و سبکی چندصدایی، تجربه ای منحصر به فرد را برای خواننده خلق می کند که هم از نظر فکری غنی است و هم از نظر احساسی تأثیرگذار.
ارزش ادبی این کتاب نه تنها در جایزه معتبر من بوکر ۲۰۱۷ که به آن تعلق گرفت، بلکه در توانایی آن برای برانگیختن تأمل و گفتگو درباره مفاهیم بنیادین هستی نهفته است. از طریق رنج آبراهام لینکلن در سوگ فرزندش، و روایت های گسسته و اغلب طنزآمیز ارواح ساکن باردو، ساندرز به خواننده این فرصت را می دهد که به گونه ای متفاوت به مفاهیم فقدان، پذیرش و رهایی از تعلقات دنیوی نگاه کند. این رمان به ما می آموزد که چگونه تاریخ می تواند با تخیل در هم آمیزد تا حقیقتی عمیق تر و انسانی تر را آشکار سازد. «لینکلن در باردو» اثری است که خواننده را به یک سفر درونی دعوت می کند؛ سفری که در آن، مرزهای بین زندگی و مرگ، واقعیت و خیال، و غم و امید محو می شوند. این یک تجربه ادبی است که نه تنها باید خوانده شود، بلکه باید با تمام وجود تجربه شود تا لایه های پنهان معنای آن درک گردد.
برای دانلود یا خرید قانونی این کتاب (چاپی و الکترونیک) و سایر آثار جورج ساندرز، به وب سایت های معتبر فروش کتاب الکترونیک و چاپی مراجعه کنید.