ماده قرار بازداشت موقت | شرایط صدور در آیین دادرسی کیفری

ماده قرار بازداشت موقت
قرار بازداشت موقت یکی از شدیدترین قرارهای تأمین کیفری است که آزادی متهم را سلب می کند. مواد قانونی مختلفی از جمله مواد ۲۳۷ تا ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری، جزئیات این قرار، شرایط، موارد صدور، مدت و نحوه اعتراض به آن را مشخص کرده اند. آشنایی با این مواد برای هر فرد درگیر با مسائل حقوقی ضروری است.
مفهوم بازداشت موقت، به معنای سلب آزادی و توقیف متهم در بخشی از مراحل تحقیقات مقدماتی و حتی تا زمان صدور حکم نهایی است. این قرار، با وجود اینکه شباهت هایی به سایر قرارهای تأمین کیفری مانند کفالت و وثیقه دارد که در صورت عدم توانایی متهم به اجرای آن ها، به بازداشت منجر می شود، اما تفاوت اساسی آن در این است که در بازداشت موقت، حتی با وجود امکان معرفی کفیل یا تودیع وثیقه، متهم همچنان در توقیف باقی می ماند.
این قرار، به عنوان یکی از مهم ترین و حساس ترین اقدامات قضایی در قانون آیین دادرسی کیفری ایران شناخته می شود و به دلیل ماهیت سالب آزادی اش، نیازمند دقت فراوان در صدور و اجرای آن است. این مقاله با هدف ارائه یک تحلیل جامع و مستند از مواد قانونی حاکم بر بازداشت موقت، به کلیه افراد، از متهمان و خانواده هایشان گرفته تا وکلای دادگستری و دانشجویان حقوق، کمک می کند تا درکی عمیق و کاربردی از این نهاد حقوقی پیدا کنند و حقوق قانونی خود را به بهترین شکل ممکن پیگیری نمایند. در این مسیر، به بررسی دقیق تعریف، شرایط، موارد، مراحل صدور، مدت زمان، نحوه اعتراض، فک قرار و جبران خسارات ناشی از بازداشت موقت خواهیم پرداخت.
۱. قرار بازداشت موقت چیست؟ (تعریف، مبانی و جایگاه قانونی)
قرار بازداشت موقت، به موجب قوانین آیین دادرسی کیفری، یک تدبیر قضایی و یکی از شدیدترین قرارهای تأمین کیفری است که به منظور تضمین دسترسی به متهم و جلوگیری از فرار، مخفی شدن یا از بین بردن ادله جرم صادر می شود. این قرار، موقتاً آزادی متهم را سلب و او را در بازداشتگاه نگه می دارد تا تحقیقات مقدماتی یا دادرسی به صورت کامل انجام پذیرد. ماهیت استثنایی و سالب آزادی بودن این قرار، اهمیت شناخت دقیق مبانی قانونی و شرایط صدور آن را دوچندان می کند.
۱.۱. تعریف حقوقی قرار بازداشت موقت
بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، قرار بازداشت موقت به سلب موقت آزادی متهم در طول تحقیقات مقدماتی یا دادرسی اطلاق می شود. هدف اصلی این قرار، آماده سازی شرایط برای رسیدگی عادلانه به پرونده است و نباید آن را به عنوان مجازات اولیه تلقی کرد. این قرار، برخلاف اصل برائت که تا زمان اثبات جرم، فرد را بی گناه می داند، به دلیل ضرورت های خاص قضایی و اجتماعی صادر می شود.
۱.۲. تفاوت های کلیدی با سایر قرارهای تأمین
نظام حقوقی ایران، انواع مختلفی از قرارهای تأمین کیفری را پیش بینی کرده است که دامنه آن ها از التزام به حضور با قول شرف تا قرار بازداشت موقت را در بر می گیرد. تفاوت اصلی قرار بازداشت موقت با سایر قرارهای تأمین (مانند التزام به حضور با تعیین وجه التزام، کفالت و وثیقه) در این است که در قرارهای مالی، چنانچه متهم قادر به معرفی کفیل یا تودیع وثیقه نباشد، به بازداشت او منجر می شود که این نوع بازداشت را بازداشت ناشی از عجز می نامند. اما در قرار بازداشت موقت، حتی با وجود امکان معرفی کفیل یا سپردن وثیقه، متهم باید در بازداشت به سر ببرد و تنها زمانی می تواند آزاد شود که قرار بازداشت موقت فک شود یا به قرار دیگری تبدیل گردد.
۱.۳. جایگاه قانونی و اصول حاکم
قرار بازداشت موقت و سایر قرارهای تأمین کیفری در فصل هفتم قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، از ماده ۲۱۷ به بعد، مورد بحث قرار گرفته اند. ماده ۲۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح می کند که قرارهای تأمین کیفری به منظور دسترسی به متهم، حضور به موقع وی در مواقع لزوم و جلوگیری از فرار یا مخفی شدن او، همچنین تضمین حقوق شاکی و جبران خسارت وارده، صادر می شوند.
اصول مهمی بر صدور این قرار حاکم است که شامل موارد زیر می شود:
- اصل برائت: هر فردی تا زمانی که جرمش اثبات نشده، بی گناه فرض می شود. بازداشت موقت استثنایی بر این اصل است.
- اصل ضرورت: صدور قرار بازداشت موقت تنها در مواردی ضروری است که سایر قرارهای تأمین نتوانند اهداف ذکر شده را محقق سازند.
- اصل تناسب: نوع و میزان قرار تأمین باید متناسب با جرم ارتکابی، شدت آن و وضعیت متهم باشد. بازپرس و مقامات قضایی موظفند همواره سبک ترین قرار تأمین را که می تواند اهداف قانونی را برآورده سازد، صادر کنند و صدور قرار بازداشت موقت باید آخرین گزینه باشد.
صدور تمامی قرارهای تأمین، از جمله بازداشت موقت، منوط به تفهیم اتهام به متهم و انجام تحقیقات لازم است و باید به صورت فوری به متهم ابلاغ و یک نسخه از آن به وی تحویل شود.
۲. موارد الزامی و جایز صدور قرار بازداشت موقت (تحلیل ماده ۲۳۷ ق.آ.د.ک)
ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری، دقیقاً مشخص می کند که در چه جرایمی می توان قرار بازداشت موقت را صادر کرد. این ماده، رویکردی محدودکننده دارد و اصولاً صدور این قرار را جایز نمی داند مگر در موارد احصاء شده.
«صدور قرار بازداشت موقت جایز نیست، مگر در مورد جرائمی که دلایل، قرائن و امارات کافی بر توجه اتهام به متهم دلالت کند و از موارد زیر باشد:
- جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، حبس ابد یا قطع عضو و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها ثلث دیه کامل یا بیش از آن است.
- جرائم تعزیری که درجه چهار و بالاتر است.
- جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور که مجازات قانونی آنها درجه پنج و بالاتر است.
- ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت بانوان و اطفال و تظاهر، قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت برای اشخاص که به وسیله چاقو یا هر نوع اسلحه انجام شود.
- سرقت، کلاهبرداری، ارتشاء، اختلاس، خیانت در امانت، جعل یا استفاده از سند مجعول در صورتی که مشمول بند (ب) این ماده نباشد و متهم دارای یک فقره سابقه محکومیت قطعی به علت ارتکاب هر یک از جرایم مذکور باشد.
تبصره – موارد بازداشت موقت الزامی، موضوع قوانین خاص، به جز قوانین ناظر بر جرائم نیروهای مسلح از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون ملغی است.»
۲.۱. تحلیل بندهای ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری
این ماده به وضوح نشان می دهد که صدور قرار بازداشت موقت یک استثنا است و تنها در جرایم خاص و با وجود دلایل، قرائن و امارات کافی بر توجه اتهام به متهم، مجاز است. در ادامه به شرح هر بند می پردازیم:
- بند الف: جرایم سنگین با مجازات شدید
این بند به جرایمی اشاره دارد که مجازات قانونی آن ها بسیار سنگین است، مانند اعدام، حبس ابد، قطع عضو و همچنین جنایات عمدی که منجر به آسیب های جدی جسمانی (با دیه معادل یک سوم دیه کامل یا بیشتر) می شوند. این جرایم به دلیل اهمیت و خطرناک بودنشان، توجیه کافی برای سلب آزادی موقت متهم را فراهم می آورند. برای مثال، قتل عمد یا آدم ربایی منجر به جنایت مشمول این بند هستند.
- بند ب: جرایم تعزیری درجه چهار و بالاتر
جرایم تعزیری بر اساس شدت مجازات به درجات مختلفی تقسیم می شوند. این بند، صدور قرار بازداشت موقت را برای جرایمی مجاز می داند که مجازات آن ها از درجه چهار و بالاتر (شامل حبس بیش از پنج تا ده سال، شلاق بیش از پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه و جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون تا سیصد و شصت میلیون ریال) باشد. این طیف گسترده ای از جرایم را شامل می شود که اهمیت نسبتاً بالایی دارند.
- بند پ: جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور
این بند به جرایم مرتبط با امنیت کشور می پردازد که مجازات قانونی آن ها درجه پنج و بالاتر است. جرایمی مانند جاسوسی، محاربه یا افساد فی الارض که امنیت جامعه را به خطر می اندازند، از مصادیق این بند هستند.
- بند ت: ایجاد مزاحمت و قدرت نمایی با سلاح
جرایمی که مستقیماً نظم عمومی و آرامش شهروندان را هدف قرار می دهند، مانند ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت بانوان و اطفال، یا تظاهر، قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با استفاده از چاقو یا هر نوع سلاح سرد و گرم، در این بند جای می گیرند. این جرایم به دلیل ایجاد فضای ناامنی در جامعه، نیاز به واکنش قاطع قضایی دارند.
- بند ث: جرایم مالی با سابقه محکومیت
این بند به جرایم مالی خاصی مانند سرقت، کلاهبرداری، ارتشاء، اختلاس، خیانت در امانت، جعل یا استفاده از سند مجعول اشاره دارد. نکته مهم در این بند این است که صدور قرار بازداشت موقت، منوط به داشتن یک فقره سابقه محکومیت قطعی به دلیل ارتکاب هر یک از این جرایم است. این یعنی اگر متهم برای بار اول مرتکب این جرایم شود، نمی توان او را صرفاً بر اساس این بند بازداشت موقت کرد، مگر اینکه جرم مشمول بند ب باشد. همچنین، لزومی ندارد که سابقه محکومیت قطعی متهم در جرمی باشد که در پرونده جدید نیز بدان متهم شده است؛ به عنوان مثال، اگر فردی سابقه محکومیت قطعی به جرم سرقت داشته باشد و اکنون متهم به کلاهبرداری شود، این بند قابل اعمال است.
۲.۲. تحلیل تبصره ماده ۲۳۷
تبصره این ماده، یکی از مهم ترین اصلاحات قانون آیین دادرسی کیفری محسوب می شود که موارد بازداشت موقت الزامی در قوانین خاص را (به جز قوانین ناظر بر جرایم نیروهای مسلح) ملغی اعلام کرده است. این تبصره، رویکرد قانونگذار را به سمت کاهش بازداشت های موقت و تأکید بر استثنایی بودن آن، تقویت می کند.
۲.۳. نکات تکمیلی و رویه قضایی
رویه قضایی و نظریات مشورتی نشان می دهند که قلمرو شمول ماده ۲۳۷ محدود است. به عنوان مثال، این ماده شامل معاونت و شروع به جرم های احصاء شده در همین ماده نمی شود، مگر آنکه خود معاونت یا شروع به جرم، در دسته ای جداگانه از جرایم قرار گیرد که امکان بازداشت موقت را فراهم آورد. همچنین، در بند ث، جرایم مشمول آن اعم از مصادیق جرایم ساده یا مشدد آن هستند.
نتیجه گیری عملی از ماده ۲۳۷ این است که دقیق بودن اتهام و تطبیق آن با موارد قانونی ذکر شده، برای صدور قرار بازداشت موقت حیاتی است. مقام قضایی باید به وضوح مشخص کند که اتهام وارده در کدام یک از بندهای این ماده قرار می گیرد.
۳. شرایط صدور قرار بازداشت موقت (تحلیل ماده ۲۳۸ ق.آ.د.ک)
ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری، در ادامه ماده ۲۳۷، به شرایط صدور قرار بازداشت موقت می پردازد. این ماده بیان می کند که حتی در صورت وجود یکی از موارد ذکر شده در ماده ۲۳۷، صدور قرار بازداشت موقت منوط به وجود حداقل یکی از شرایط احصاء شده در این ماده نیز هست. به عبارت دیگر، اجتماع حداقل یکی از موارد ماده ۲۳۷ و حداقل یکی از شرایط ماده ۲۳۸ برای صدور این قرار ضروری است.
«صدور قرار بازداشت موقت در موارد مذکور در ماده قبل، منوط به وجود یکی از شرایط زیر است:
- آزاد بودن متهم موجب از بین رفتن آثار و ادله جرم یا باعث تبانی با متهمان دیگر یا شهود و مطلعان واقعه گردد یا سبب شود شهود از اداء شهادت امتناع کنند.
- بیم فرار یا مخفی شدن متهم باشد و به طریق دیگر نتوان از آن جلوگیری کرد.
- آزاد بودن متهم مخل نظم عمومی، موجب به خطر افتادن جان شاکی، شهود یا خانواده آنان و خود متهم باشد.»
۳.۱. تحلیل بندهای ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری
این بندها، به دلایل و مصالحی اشاره دارند که حضور آزاد متهم می تواند به فرآیند تحقیقات یا امنیت افراد خدشه وارد کند:
- بند الف: از بین بردن ادله جرم یا تبانی
این شرط به مواردی اشاره دارد که آزاد بودن متهم ممکن است منجر به تخریب، پنهان سازی یا از بین بردن آثار و ادله جرم شود. همچنین، احتمال تبانی متهم با شرکای جرم، شهود و مطلعان واقعه یا تهدید و ترغیب شهود برای عدم ادای شهادت، از دیگر دلایل این بند است. برای مثال، اگر متهم دارای نفوذ یا دسترسی به محل وقوع جرم باشد و بیم رود که با آزادیش اسناد و مدارک را از بین ببرد، این بند محقق می شود.
- بند ب: بیم فرار یا مخفی شدن متهم
این شرط، یکی از شایع ترین دلایل صدور قرار بازداشت موقت است. اگر مقام قضایی بر اساس قرائن و شواهد معتبر (مانند نداشتن شغل و محل سکونت ثابت، سوابق فرار، یا جرایم سنگین با مجازات بالا که انگیزه فرار را افزایش می دهد) بیم فرار یا مخفی شدن متهم را داشته باشد و معتقد باشد که سایر قرارهای تأمین (مثل وثیقه یا کفالت) برای جلوگیری از این امر کافی نیستند، می تواند قرار بازداشت موقت را صادر کند.
- بند پ: اخلال در نظم عمومی یا به خطر افتادن امنیت افراد
این بند به شرایطی اشاره دارد که آزاد بودن متهم می تواند نظم عمومی جامعه را مختل کند، یا جان شاکی، شهود، خانواده آن ها و حتی خود متهم را به خطر اندازد. این خطر می تواند ناشی از ماهیت جرم (مانند جرایم خشن و سازمان یافته) یا خصوصیات متهم باشد. برای مثال، متهمی که سابقه خشونت شدید یا تهدید قبلی شاکی را دارد، ممکن است مشمول این بند شود.
۳.۲. تفاوت موارد (ماده ۲۳۷) و شرایط (ماده ۲۳۸)
یکی از نکات اساسی در درک ماده قرار بازداشت موقت، تمایز میان موارد و شرایط است. موارد (ماده ۲۳۷) به نوع جرم ارتکابی اشاره دارد و مشخص می کند که در چه فهرست هایی از جرایم، اصولاً امکان صدور قرار بازداشت موقت وجود دارد. در مقابل، شرایط (ماده ۲۳۸) به ضرورت و مصلحت صدور این قرار در خصوص متهمی که مرتکب یکی از جرایم ماده ۲۳۷ شده است، می پردازد. مقام قضایی باید ابتدا احراز کند که جرم ارتکابی از مصادیق ماده ۲۳۷ است و سپس، با توجه به اوضاع و احوال پرونده، حداقل یکی از شرایط ماده ۲۳۸ را نیز محقق بداند تا بتواند قرار بازداشت موقت را صادر کند. عدم وجود هر یک از این دو رکن، مانع صدور قرار بازداشت موقت خواهد بود.
۴. الزامات شکلی و مراحل تأیید قرار (تحلیل مواد ۲۳۹، ۲۴۰ و ۲۴۵ ق.آ.د.ک)
صدور قرار بازداشت موقت، علاوه بر رعایت موارد و شرایط ماهوی، مستلزم رعایت الزامات شکلی خاصی نیز هست تا حقوق متهم تضمین شود و از صدور قرارهای غیرمستدل جلوگیری گردد. مواد ۲۳۹، ۲۴۰ و ۲۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری به این الزامات و مراحل تأیید قرار می پردازند.
۴.۱. ماده ۲۳۹: ضرورت مستدل و موجه بودن قرار
ماده ۲۳۹ قانون آیین دادرسی کیفری تأکید دارد که قرار بازداشت موقت باید مستدل و موجه باشد. این بدان معناست که بازپرس در هنگام صدور قرار، موظف است دلایل و استنادات قانونی خود را به وضوح ذکر کند. همچنین، حق اعتراض متهم نیز باید در متن قرار قید شود. اهمیت این ماده در شفافیت و پاسخگویی مقام قضایی است.
«قرار بازداشت موقت باید مستدل و موجه باشد و مستند قانونی و ادله آن و حق اعتراض متهم در متن قرار ذکر شود. با صدور قرار بازداشت موقت، متهم به بازداشتگاه معرفی می شود. چنانچه متهم به منظور جلوگیری از تبانی، بازداشت شود، دلیل آن در برگه اعزام قید می شود.»
این ماده همچنین مقرر می دارد که در صورت صدور قرار، متهم به بازداشتگاه معرفی می شود و اگر دلیل بازداشت، جلوگیری از تبانی باشد، این موضوع باید به صراحت در برگه اعزام قید گردد. ذکر دلیل خاص بازداشت، به متهم و وکیل او کمک می کند تا در مراحل بعدی، اعتراض خود را به طور مؤثرتری تنظیم کنند.
۴.۲. ماده ۲۴۰: نقش دادستان در تأیید و حل اختلاف
نقش دادستان در تأیید قرار بازداشت موقت حیاتی است و این امر به دلیل اهمیت و شدت این قرار و همچنین ماهیت سالب آزادی بودن آن، پیش بینی شده است. ماده ۲۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری، الزام ارسال فوری قرار به دادستان و مهلت ۲۴ ساعته وی برای اظهارنظر را بیان می کند.
«قرار بازداشت متهم باید فوری نزد دادستان ارسال شود. دادستان مکلف است حداکثر ظرف بیست و چهار ساعت نظر خود را به طور کتبی به بازپرس اعلام کند. هرگاه دادستان با قرار بازداشت متهم موافق نباشد، حل اختلاف با دادگاه صالح است و متهم تا صدور رأی دادگاه در این مورد که حداکثر از ده روز تجاوز نمی کند، بازداشت می شود.»
در صورتی که دادستان با قرار بازداشت موقت که توسط بازپرس صادر شده است، مخالفت کند، موضوع برای حل اختلاف به دادگاه صالح ارجاع می شود. در این مرحله، تصمیم گیرنده نهایی در خصوص بازداشت متهم، قاضی دادگاه خواهد بود. نکته مهم این است که متهم تا زمان صدور رأی دادگاه در این خصوص (که حداکثر ۱۰ روز است) همچنان در بازداشت باقی می ماند. این حکم، نشان دهنده اولویت مصلحت عمومی و جلوگیری از فرار متهم در مراحل اولیه است، حتی اگر اختلافی بین بازپرس و دادستان وجود داشته باشد.
۴.۳. ماده ۲۴۵: قطعیت تصمیم دادگاه
ماده ۲۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری به قطعیت تصمیمات دادگاه در خصوص حل اختلافات و اعتراضات مربوط به قرار بازداشت موقت اشاره دارد.
«دادگاه صالح موضوع مواد (۲۴۰)، (۲۴۲) و (۲۴۴) این قانون مکلف است در وقت فوق العاده به اختلاف دادستان و بازپرس یا اعتراض متهم رسیدگی نماید. تصمیم دادگاه قطعی است.»
این ماده تأکید می کند که دادگاه باید در وقت فوق العاده به این اختلافات و اعتراضات رسیدگی کند و تصمیم دادگاه در این خصوص قطعی است. قطعیت رأی دادگاه بدین معناست که این تصمیم قابلیت اعتراض مجدد ندارد و باید اجرا شود. این رویه به تسریع در تعیین تکلیف وضعیت متهم کمک کرده و از طولانی شدن بی مورد بازداشت جلوگیری می کند.
۵. حق متهم برای تقاضای فک یا تبدیل قرار (تحلیل ماده ۲۴۱ ق.آ.د.ک)
با توجه به ماهیت سالب آزادی قرار بازداشت موقت، قانونگذار حق تقاضای فک یا تبدیل قرار را برای متهم به رسمیت شناخته است. این حق، در ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری به تفصیل بیان شده و به متهم اجازه می دهد در صورت مرتفع شدن موجبات بازداشت، درخواست آزادی یا تخفیف قرار خود را مطرح کند.
«هرگاه علت بازداشت مرتفع شود و موجب دیگری برای ادامه آن نباشد، بازپرس با موافقت دادستان فوری از متهم رفع بازداشت می کند. در صورت مخالفت دادستان با تصمیم بازپرس، حل اختلاف با دادگاه صالح است. اگر متهم نیز موجبات بازداشت را مرتفع بداند، می تواند فک قرار بازداشت یا تبدیل آن را از بازپرس تقاضا کند. بازپرس به طور فوری و حداکثر ظرف پنج روز به طور مستدل راجع به درخواست متهم اظهارنظر می کند. در صورت رد درخواست، مراتب در پرونده ثبت و قرار رد به متهم ابلاغ می شود و متهم می تواند ظرف ده روز به آن اعتراض کند. متهم در هر ماه فقط یک بار می تواند این درخواست را مطرح کند.»
۵.۱. شرایط و موارد تقاضای رفع بازداشت توسط متهم
ماده ۲۴۱ به دو سناریو اشاره دارد: یکی زمانی که بازپرس خود رأساً تشخیص می دهد علت بازداشت مرتفع شده و دیگری زمانی که متهم خود درخواست فک یا تبدیل قرار را دارد. در هر دو حالت، شرط اصلی این است که علت بازداشت مرتفع شده باشد و هیچ دلیل موجه دیگری برای ادامه بازداشت وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر بیم فرار متهم وجود داشت و اکنون با معرفی محل سکونت ثابت و وثیقه مناسب، این بیم از بین رفته باشد، می توان تقاضای فک یا تبدیل قرار را مطرح کرد.
۵.۲. تکلیف بازپرس به بررسی فوری و اظهارنظر مستدل
بازپرس، پس از دریافت درخواست متهم، موظف است به طور فوری و حداکثر ظرف پنج روز به صورت مستدل راجع به آن اظهارنظر کند. این مهلت کوتاه، نشان دهنده اهمیت سرعت در رسیدگی به آزادی افراد است. اظهارنظر بازپرس باید مستدل باشد، یعنی دلایل پذیرش یا رد درخواست متهم را به وضوح بیان کند.
۵.۳. نحوه ابلاغ قرار رد درخواست و حق اعتراض متهم
در صورتی که بازپرس درخواست متهم را رد کند، این تصمیم باید در پرونده ثبت و قرار رد به متهم ابلاغ شود. متهم حق دارد ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، به این تصمیم اعتراض کند. مرجع رسیدگی به اعتراض، همان دادگاه صالح است که وظیفه حل اختلاف بین بازپرس و دادستان را نیز بر عهده دارد.
۵.۴. محدودیت تکرار درخواست
ماده ۲۴۱ تصریح می کند که متهم در هر ماه فقط یک بار می تواند این درخواست را مطرح کند. این محدودیت به منظور جلوگیری از سوءاستفاده و طرح مکرر درخواست های بی اساس است، در عین حال که حق متهم برای بازبینی وضعیتش را حفظ می کند.
۵.۵. فرایند فک یا تخفیف قرار در صورت موافقت بازپرس و دادستان
اگر بازپرس با درخواست متهم موافقت کند یا رأساً تشخیص دهد که علت بازداشت رفع شده است، با موافقت دادستان، فوراً از متهم رفع بازداشت می کند. رفع بازداشت می تواند به معنای فک قرار بازداشت موقت (آزادی کامل متهم) یا تبدیل آن به یکی از قرارهای تأمین کیفری خفیف تر (مانند وثیقه، کفالت یا التزام به حضور) باشد. در صورت مخالفت دادستان با این تصمیم، مجدداً موضوع به دادگاه صالح برای حل اختلاف ارجاع خواهد شد.
۶. مدت زمان بازداشت موقت و بازبینی دوره ای قرار (تحلیل ماده ۲۴۲ ق.آ.د.ک)
تعیین مدت زمان بازداشت موقت و تکلیف به بازبینی دوره ای این قرار، از جمله مهمترین تضمینات حقوقی برای متهمان و از ارکان اصلی ماده قرار بازداشت موقت است. ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری، دقیقاً به این موضوع پرداخته و حداکثر مدت مجاز بازداشت و مکلف به بازبینی های منظم را مشخص کرده است تا از طولانی شدن بی مورد سلب آزادی افراد جلوگیری شود.
«هر گاه در جرائم موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (۳۰۲) این قانون تا دو ماه و در سایر جرائم تا یک ماه به علت صدور قرار تأمین، متهم در بازداشت بماند و پرونده اتهامی او منتهی به تصمیم نهائی در دادسرا نشود، بازپرس مکلف به فک یا تخفیف قرار تأمین است. اگر علل موجهی برای بقای قرار وجود داشته باشد، با ذکر علل مزبور، قرار، ابقاء و مراتب به متهم ابلاغ می شود. متهم می تواند از این تصمیم ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به دادگاه صالح اعتراض کند. فک یا تخفیف قرار بدون نیاز به موافقت دادستان انجام می شود و ابقای تأمین باید به تأیید دادستان برسد و در صورت مخالفت دادستان، حل اختلاف با دادگاه صالح است. فک، تخفیف، یا ابقای بازداشت موقت، باید به تأیید دادستان برسد و در صورت مخالفت دادستان، حل اختلاف با دادگاه صالح است. هرگاه بازداشت متهم ادامه یابد مقررات این ماده، حسب مورد، هر دو ماه یا هر یک ماه اعمال می شود. به هر حال، مدت بازداشت متهم نباید از حداقل مجازات حبس مقرر در قانون برای آن جرم تجاوز کند و در هر صورت در جرائم موجب مجازات سلب حیات مدت بازداشت موقت از دو سال و در سایر جرائم از یک سال تجاوز نمی کند.
تبصره ۱ – نصاب حداکثر مدت بازداشت، شامل مجموع قرارهای صادره در دادسرا و دادگاه است و سایر قرارهای منتهی به بازداشت متهم را نیز شامل می شود.
تبصره ۲ – تکلیف بازپرس به اظهار نظر دربارهٔ درخواست متهم، موضوع ماده (۲۴۱) این قانون، در صورتی است که وفق این ماده، نسبت به قرار اظهار نظر نشده باشد.»
۶.۱. حداکثر مدت قانونی بازداشت موقت
این ماده، حداکثر مدت بازداشت موقت را با توجه به نوع جرم، به شرح زیر تعیین می کند:
- جرائم موجب سلب حیات (مانند قتل عمد): حداکثر دو سال
- سایر جرائم: حداکثر یک سال
نکته مهم این است که مدت بازداشت متهم نباید از حداقل مجازات حبس مقرر در قانون برای آن جرم تجاوز کند. این بدان معناست که حتی اگر جرم موجب سلب حیات باشد و حداکثر دو سال بازداشت مجاز باشد، اما حداقل مجازات حبس آن جرم کمتر از دو سال باشد، مدت بازداشت نمی تواند از آن حداقل تجاوز کند.
۶.۲. تکلیف بازپرس به بازبینی دوره ای قرار
یکی از مهمترین تضمینات این ماده، تکلیف بازپرس به بازبینی دوره ای قرار است. بازپرس موظف است:
- در جرائم مهم (جرائم موضوع بندهای الف، ب، پ و ت ماده ۳۰۲)، هر دو ماه یک بار وضعیت متهم را بررسی کند.
- در سایر جرائم، هر یک ماه یک بار وضعیت متهم را بررسی کند.
چنانچه پس از این مدت، پرونده اتهامی متهم در دادسرا به تصمیم نهایی (مانند صدور کیفرخواست یا قرار منع/موقوفی تعقیب با موافقت دادستان) منجر نشده باشد، بازپرس مکلف به فک یا تخفیف قرار تأمین است. این بدان معنی است که اصل بر آزادی متهم از بازداشت است، مگر اینکه دلایل موجهی برای ادامه آن وجود داشته باشد.
۶.۳. شرایط ابقای قرار و حق اعتراض متهم
اگر علل موجهی برای ابقای قرار بازداشت وجود داشته باشد، بازپرس باید با ذکر آن علل، قرار را ابقاء کرده و مراتب را به متهم ابلاغ نماید. متهم حق دارد ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به این تصمیم بازپرس اعتراض کند. فک یا تخفیف قرار بدون نیاز به موافقت دادستان انجام می شود، اما ابقای تأمین (و بازداشت موقت) باید به تأیید دادستان برسد. در صورت مخالفت دادستان، حل اختلاف با دادگاه صالح است.
۶.۴. ضمانت اجرای عدم بازبینی در مواعد مقرر
عده ای از حقوقدانان و رویه قضایی معتقدند اگر بازپرس در مواعد مقرر شده در این ماده، نسبت به قرار بازداشت متهم اعم از تمدید یا آزادی وی اظهار نظر ننماید، ادامه بازداشت متهم را باید از مصادیق بازداشت غیرقانونی تلقی کرد. این امر، ضمانت اجرایی مهم برای حفظ حقوق متهم است.
۶.۵. ملاک احتساب حداکثر مدت بازداشت موقت در صورت تعدد جرم
در صورتی که متهم به چندین جرم متهم باشد (تعدد جرم) و اتهامات وارده در صلاحیت ذاتی یک دادگاه بوده و مستلزم صدور یک قرار تأمین باشند، حداقل مجازات قانونی مهم ترین جرم، ملاک احتساب حداکثر مدت بازداشت موقت خواهد بود. همچنین، تبصره ۱ ماده ۲۴۲ تصریح می کند که نصاب حداکثر مدت بازداشت، شامل مجموع قرارهای صادره در دادسرا و دادگاه است و سایر قرارهای منتهی به بازداشت متهم را نیز شامل می شود. این یعنی مجموع زمان هایی که متهم تحت هر نوع قرار منجر به بازداشت بوده، در محاسبه حداکثر مدت قانونی لحاظ می شود.
۷. صدور قرار بازداشت موقت در دادگاه (تحلیل ماده ۲۴۶ ق.آ.د.ک)
در نظام دادرسی کیفری، مقام صادرکننده اولیه قرار بازداشت موقت معمولاً بازپرس در مرحله تحقیقات مقدماتی است. اما ماده ۲۴۶ قانون آیین دادرسی کیفری، این اختیار را به دادگاه نیز می دهد که در شرایط خاص، رأساً یا به تقاضای دادستان، قرار تأمین (از جمله بازداشت موقت) صادر کند. این موضوع، جنبه دیگری از ماده قرار بازداشت موقت را روشن می سازد.
«در مواردی که پرونده متهم در دادگاه مطرح شده و از متهم قبلاً تأمین اخذ نشده یا تأمین قبلی منتفی شده باشد، دادگاه، خود یا به تقاضای دادستان و با رعایت مقررات این قانون، قرار تأمین یا نظارت قضائی صادر می کند. چنانچه تصمیم دادگاه منتهی به صدور قرار بازداشت موقت شود، این قرار، طبق مقررات این قانون، قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان است.»
۷.۱. شرایط صدور قرار بازداشت موقت توسط دادگاه
ماده فوق، دو شرط اصلی را برای صدور قرار تأمین (از جمله بازداشت موقت) توسط دادگاه تعیین می کند:
- پرونده متهم در دادگاه مطرح شده باشد: یعنی مرحله تحقیقات مقدماتی به پایان رسیده و پرونده به دادگاه ارسال شده است.
- از متهم قبلاً تأمین اخذ نشده باشد یا تأمین قبلی منتفی شده باشد: این به معنای عدم وجود قرار تأمین مؤثر قبلی یا از بین رفتن اثر آن (مثلاً فک وثیقه یا فرار متهم) است.
در این صورت، دادگاه می تواند رأساً یا به تقاضای دادستان و با رعایت کلیه مقررات مربوط به موارد و شرایط صدور قرار بازداشت موقت (مواد ۲۳۷ و ۲۳۸ ق.آ.د.ک)، اقدام به صدور قرار تأمین کند.
۷.۲. مرجع صالح برای اعتراض به قرار بازداشت موقت صادره از دادگاه
ماده ۲۴۶ یک نکته بسیار مهم را نیز مشخص می کند: چنانچه تصمیم دادگاه منجر به صدور قرار بازداشت موقت شود، این قرار قابل اعتراض است. اما مرجع رسیدگی به اعتراض، دادگاه تجدیدنظر استان خواهد بود. این در حالی است که اعتراض به قرار بازداشت موقت صادره از سوی بازپرس، در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل اتهام را دارد، صورت می گیرد. این تفاوت در مرجع رسیدگی به اعتراض، نشان دهنده جایگاه بالاتر دادگاه صادرکننده قرار و لزوم رسیدگی در مرجعی عالی تر است.
۸. اعتراض به قرار بازداشت موقت (تحلیل مواد ۲۷۰، ۲۷۱ و ۲۷۳ ق.آ.د.ک)
حق اعتراض به قرار بازداشت موقت یکی از مهم ترین حقوق متهم است که قانونگذار در جهت تضمین آزادی های فردی و جلوگیری از بازداشت های بی رویه، آن را پیش بینی کرده است. مواد ۲۷۰، ۲۷۱ و ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری به تفصیل به شرایط، مهلت ها و مراجع رسیدگی به اعتراضات می پردازند.
۸.۱. ماده ۲۷۰: حق اعتراض متهم به صدور، ابقاء و تشدید تأمین
ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری، فهرستی از قرارهای بازپرس را که قابل اعتراض هستند، ارائه می دهد:
«علاوه بر موارد مقرر در این قانون، قرارهای بازپرس در موارد زیر قابل اعتراض است:
الف – قرار منع و موقوفی تعقیب و اناطه به تقاضای شاکی
ب – قرار بازداشت موقت، ابقاء و تشدید تأمین به تقاضای متهم
پ – قرار تأمین خواسته به تقاضای متهم
تبصره – مهلت اعتراض به قرارهای قابل اعتراض برای اشخاص مقیم ایران ده روز و برای افراد مقیم خارج از کشور یک ماه از تاریخ ابلاغ است.»
طبق بند (ب) این ماده، متهم حق دارد نسبت به صدور قرار بازداشت موقت، ابقای آن (ادامه بازداشت) و تشدید سایر قرارهای تأمین اعتراض کند. این بند، دامنه گسترده ای از حقوق اعتراضی متهم را پوشش می دهد. مهلت اعتراض برای مقیمین ایران ده روز و برای افراد مقیم خارج از کشور یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار است.
۸.۲. ماده ۲۷۱: مرجع رسیدگی به اعتراض
ماده ۲۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری، مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراضات را مشخص می کند:
«مرجع حل اختلاف بین دادستان و بازپرس و رسیدگی به اعتراض شاکی یا متهم نسبت به قرارهای قابل اعتراض، با دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به آن اتهام را دارد. چنانچه دادگاه انقلاب یا دادگاه کیفری یک در حوزه قضائی دادسرا تشکیل نشده باشد، دادگاه کیفری دو محل، صالح به رسیدگی است.»
این ماده یک اصل کلی را بیان می کند: مرجع رسیدگی به اعتراض، همان دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به اصل اتهام را داراست. به عنوان مثال، اگر جرم در صلاحیت دادگاه کیفری دو باشد، اعتراض به قرار بازداشت موقت نیز در همان دادگاه کیفری دو رسیدگی می شود. تبصره این ماده یک استثنا قائل شده است: اگر در یک حوزه قضایی، دادگاه انقلاب یا دادگاه کیفری یک تشکیل نشده باشد، دادگاه کیفری دو همان محل، صالح به رسیدگی به این اعتراضات خواهد بود.
نظریات مشورتی قوه قضاییه نیز این رویه را تأیید می کنند. برای مثال، نظریه مشورتی به شماره ۷/۹۳/۱۳۹۵_۹۳/۶/۱۵ صراحتاً بیان می دارد که دادگاه صالح بر اساس اتهام و حسب مورد می تواند دادگاه کیفری یک، کیفری دو یا انقلاب باشد و در صورت عدم تشکیل دادگاه های خاص، دادگاه کیفری دو صلاحیت رسیدگی دارد.
۸.۳. ماده ۲۷۳: قطعیت رأی دادگاه
ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری، به نحوه رسیدگی به اعتراضات و قطعیت تصمیم دادگاه در این خصوص اشاره دارد:
«حل اختلاف بین بازپرس و دادستان و رسیدگی به اعتراض شاکی یا متهم نسبت به قرارهای قابل اعتراض، در جلسه فوق العاده دادگاه صورت می گیرد. تصمیم دادگاه در این خصوص قطعی است، مگر در مورد قرارهای منع یا موقوفی تعقیب در جرائم موضوع بندهای (الف)، (ب)، (پ) و (ت) ماده (۳۰۲) این قانون که در صورت تأیید، این قرارها مطابق مقررات قابل تجدیدنظر است.»
این ماده تأکید می کند که رسیدگی به اعتراضات باید در جلسه فوق العاده دادگاه صورت پذیرد تا سرعت عمل لازم برای تعیین تکلیف وضعیت متهم فراهم شود. تصمیم دادگاه در این خصوص قطعی است و قابلیت تجدیدنظر ندارد، مگر در موارد استثنایی خاص (مانند قرارهای منع یا موقوفی تعقیب در جرایم خاص) که قانون تجدیدنظر را مجاز دانسته است. این قطعیت به معنای پایان یافتن فرآیند اعتراض در این مرحله است.
متهم علاوه بر حق اعتراض به صدور قرار بازداشت موقت، حق دارد به ادامه بازداشت موقت نیز اعتراض کند، یعنی اگر متهم موجبات صدور قرار بازداشت را مرتفع بداند، می تواند از مرجع صادرکننده قرار (بازپرس) تقاضای فک قرار بازداشت موقت یا تبدیل آن را بنماید. بازپرس موظف است ظرف حداکثر پنج روز به این درخواست رسیدگی و اظهارنظر کند و در صورت رد درخواست، متهم می تواند ظرف ده روز به آن اعتراض نماید.
۹. جبران خسارت ایام بازداشت (تحلیل مواد ۲۵۵ تا ۲۶۰ ق.آ.د.ک)
یکی از پیشرفته ترین بخش های قانون آیین دادرسی کیفری، مربوط به جبران خسارت ایام بازداشت است. این حق برای متهمانی که بی جهت در بازداشت بوده اند، در نظر گرفته شده و نشان دهنده احترام به حقوق شهروندی و اصل برائت است. مواد ۲۵۵ تا ۲۶۰ ق.آ.د.ک به تفصیل به شرایط، فرآیند و مراجع مربوط به این جبران خسارت می پردازند که از ارکان مهم ماده قرار بازداشت موقت در حمایت از متهم است.
۹.۱. ماده ۲۵۵: حق مطالبه خسارت ایام بازداشت برای متهمان تبرئه شده
ماده ۲۵۵، حق اساسی مطالبه خسارت را برای افرادی که بی جهت بازداشت شده اند، به رسمیت می شناسد:
«اشخاصی که در جریان تحقیقات مقدماتی و دادرسی به هر علت بازداشت می شوند و از سوی مراجع قضائی، حکم برائت یا قرار منع تعقیب در مورد آنان صادر شود، می توانند با رعایت ماده (۱۴) این قانون خسارت ایام بازداشت را از دولت مطالبه کنند.»
این ماده، به وضوح بیان می کند که اگر فردی در مراحل تحقیقات یا دادرسی بازداشت شده باشد و در نهایت، حکم برائت یا قرار منع تعقیب برای او صادر شود، می تواند خسارت ایام بازداشت خود را از دولت مطالبه کند. هدف از این ماده، جبران خسارات وارده به افراد بی گناه است. قرار موقوفی تعقیب (که به دلیل موانع قانونی مانند فوت متهم صادر می شود) معمولاً شامل این بند نمی شود، زیرا ماهیت قضیه از ابتدا متضمن بی گناهی نیست.
۹.۲. ماده ۲۵۶: موارد عدم استحقاق جبران خسارت
با این حال، حق مطالبه خسارت مطلق نیست و در برخی موارد متهم مستحق جبران خسارت نخواهد بود:
«در موارد زیر شخص بازداشت شده مستحق جبران خسارت نیست:
الف – بازداشت شخص، ناشی از خودداری در ارائه اسناد، مدارک و ادله بی گناهی خود باشد.
ب – به منظور فراری دادن مرتکب جرم، خود را در مظان اتهام و بازداشت قرار داده باشد.
پ – به هر جهتی به ناحق موجبات بازداشت خود را فراهم آورده باشد.
ت – همزمان به علت قانونی دیگر بازداشت باشد.»
این موارد، عمدتاً بر اساس قاعده اقدام و تقصیر خود متهم است. اگر فردی با اقدامات خود (مانند عدم ارائه مدارک، تبانی یا فراهم آوردن موجبات بازداشت خود) باعث بازداشت خود شده باشد، دیگر نمی تواند از دولت مطالبه خسارت کند. همچنین اگر متهم به دلیل دو جرم مختلف بازداشت باشد و در یکی از آن ها تبرئه شود، نمی تواند خسارت ایام بازداشت ناشی از جرمی که هنوز پرونده اش مفتوح است را مطالبه کند.
۹.۳. ماده ۲۵۷ و ۲۵۸: فرآیند درخواست جبران خسارت و مراجع رسیدگی
فرآیند درخواست جبران خسارت به صورت زیر است:
- مهلت درخواست: شخص بازداشت شده باید ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی حاکی از بی گناهی خود، درخواست را تقدیم کند.
- مرجع اولیه رسیدگی (ماده ۲۵۷): کمیسیون استانی متشکل از سه نفر از قضات دادگاه تجدیدنظر استان (به انتخاب رئیس قوه قضائیه). این کمیسیون در صورت احراز شرایط، حکم به پرداخت خسارت صادر می کند.
- مرجع رسیدگی به اعتراض (ماده ۲۵۸): در صورت رد درخواست توسط کمیسیون استانی، متهم می تواند ظرف بیست روز به کمیسیون ملی جبران خسارت اعتراض کند. این کمیسیون متشکل از رئیس دیوان عالی کشور یا یکی از معاونان وی و دو نفر از قضات دیوان عالی کشور است. رأی کمیسیون ملی قطعی است.
این ساختار دو مرحله ای به منظور اطمینان از رسیدگی دقیق و عادلانه به درخواست های جبران خسارت طراحی شده است. مبدأ مهلت شش ماهه، تاریخ ابلاغ رأی قطعی است، زیرا بسیاری از آراء بدوی مورد اعتراض واقع شده و در مرحله تجدیدنظر یا فرجام قطعیت می یابند.
۹.۴. ماده ۲۵۹: مسئولیت دولت و حق رجوع به مسبب اصلی
ماده ۲۵۹، مسئولیت اصلی جبران خسارت را بر عهده دولت می داند:
«جبران خسارت موضوع ماده (۲۵۵) این قانون بر عهده دولت است و در صورتی که بازداشت بر اثر اعلام مغرضانه جرم، شهادت کذب یا تقصیر مقامات قضائی باشد، دولت پس از جبران خسارت می تواند به مسؤول اصلی مراجعه کند.»
این ماده یک نکته حیاتی دارد: دولت پس از جبران خسارت، حق دارد به مسئول اصلی (مانند کسی که مغرضانه جرمی را اعلام کرده، شهادت کذب داده، یا مقامات قضایی که مرتکب تقصیر شده اند) رجوع کرده و خسارت پرداخت شده را از او بازپس گیرد. این بند، به نوعی مسئولیت پذیری را در تمام سطوح افزایش می دهد.
۹.۵. ماده ۲۶۰: تأسیس صندوق جبران خسارت
برای اطمینان از اجرای عملی جبران خسارات، ماده ۲۶۰ به تأسیس صندوقی در وزارت دادگستری اشاره دارد:
«به منظور پرداخت خسارت موضوع ماده (۲۵۵) این قانون، صندوقی در وزارت دادگستری تأسیس می شود که بودجه آن هر سال از محل بودجه کل کشور تأمین می گردد. این صندوق زیر نظر وزیر دادگستری اداره می شود و اجرای آراء صادره از کمیسیون بر عهده وی است.»
تأسیس این صندوق، تضمین کننده تأمین مالی لازم برای پرداخت خسارات ایام بازداشت است و نشان می دهد که قانونگذار به اجرای واقعی این حق توجه ویژه ای داشته است.
نکات عملی در این زمینه شامل اهمیت مستندسازی دقیق ایام بازداشت و رعایت زمان بندی دقیق برای درخواست خسارت است تا حقوق متهم به درستی استیفا شود.
۱۰. سوالات متداول
آیا بازداشت موقت همیشه منجر به محکومیت می شود؟
خیر، قرار بازداشت موقت یک قرار تأمین کیفری است و به معنای اثبات مجرمیت نیست. هدف آن صرفاً تضمین دسترسی به متهم و پیشگیری از اخلال در تحقیقات است. ممکن است متهم پس از بازداشت موقت، تبرئه شده یا قرار منع تعقیب برای او صادر شود.
تفاوت بازداشت موقت اختیاری و الزامی در عمل چیست؟
با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، بازداشت موقت الزامی (جز در موارد استثنایی قوانین خاص نیروهای مسلح) لغو شده است. طبق ماده ۲۳۷ ق.آ.د.ک، صدور قرار بازداشت موقت جایز نیست، مگر در موارد احصاء شده و با وجود شرایط ماده ۲۳۸. بنابراین، حتی در مواردی که در قانون (ماده ۲۳۷) ذکر شده اند، مقام قضایی اختیار صدور دارد و الزامی نیست، مگر اینکه ضرورت آن محرز شود.
نقش وکیل در مراحل بازداشت موقت چقدر اهمیت دارد؟
نقش وکیل در مراحل بازداشت موقت بسیار حیاتی است. وکیل می تواند حقوق متهم را از جمله حق سکوت، حق تماس با خانواده و حق اعتراض به قرار بازداشت موقت، به او تفهیم کند. همچنین، وکیل با ارائه مستندات و دفاعیات قانونی، می تواند در فک یا تبدیل قرار بازداشت موقت موثر باشد.
آیا می توان در دوران بازداشت موقت از ملاقات یا مرخصی استفاده کرد؟
حق ملاقات با خانواده و وکیل در دوران بازداشت موقت برای متهم به رسمیت شناخته شده است. البته این ملاقات ها تحت نظارت و با رعایت مقررات زندان یا بازداشتگاه صورت می گیرد. مرخصی در دوران بازداشت موقت معمولاً تحت شرایط بسیار خاص و محدود (مانند بیماری شدید یا فوت نزدیکان) و با تصمیم مقام قضایی و اخذ تأمین مناسب امکان پذیر است.
در صورت بیماری متهم، آیا همچنان قرار بازداشت موقت اجرا می شود؟
در صورتی که متهم دچار بیماری شدید باشد و نگهداری او در بازداشتگاه یا زندان ممکن نباشد یا موجب تشدید بیماری شود، مقام قضایی می تواند با اخذ تأمین مناسب (مانند وثیقه) و یا با نظارت قضایی، دستور تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار تأمین خفیف تر یا انتقال به بیمارستان را صادر کند.
چه کسی مسئول جبران خسارت در صورت بازداشت غیرقانونی است؟
در صورتی که بازداشت فردی غیرقانونی باشد یا فرد پس از بازداشت، تبرئه یا منع تعقیب شود، دولت مسئول جبران خسارت ایام بازداشت است. البته، اگر بازداشت ناشی از اعلام مغرضانه جرم، شهادت کذب یا تقصیر مقامات قضایی باشد، دولت پس از جبران خسارت می تواند به مسئول اصلی مراجعه کرده و خسارت را از او مطالبه کند.
نتیجه گیری
قرار بازداشت موقت، به عنوان یکی از شدیدترین قرارهای تأمین کیفری، موضوعی پیچیده و حائز اهمیت در نظام حقوقی ایران است. شناخت دقیق ماده قرار بازداشت موقت و سایر مواد قانونی مرتبط با آن، یعنی مواد ۲۳۷ تا ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری، برای هر شهروندی که ممکن است با این موضوع درگیر شود، ضروری است. این مقاله به تفصیل به تعریف، شرایط، موارد صدور، مدت زمان، نحوه اعتراض و حتی جبران خسارات ناشی از بازداشت موقت پرداخت تا درک جامعی از این تدبیر قضایی ارائه دهد.
همانطور که ملاحظه شد، قانونگذار با تعیین موارد محدود، شرایط دقیق، بازبینی های دوره ای و حق اعتراض، سعی در کاهش تبعات سالب آزادی این قرار دارد. با این حال، ماهیت پیچیده مسائل حقوقی و حساسیت آزادی های فردی، همواره لزوم مشاوره با وکیل متخصص را در هر مرحله از مواجهه با قرار بازداشت موقت برجسته می سازد. یک وکیل مجرب می تواند با دانش و تجربه خود، به متهمان در شناسایی حقوقشان، اعتراض به قرارهای صادره و پیگیری جبران خسارات احتمالی کمک شایانی نماید.
برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی در زمینه قرار بازداشت موقت و سایر مسائل حقوقی، می توانید با متخصصین ما تماس بگیرید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ماده قرار بازداشت موقت | شرایط صدور در آیین دادرسی کیفری" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ماده قرار بازداشت موقت | شرایط صدور در آیین دادرسی کیفری"، کلیک کنید.