معرفی فیلم سایه های تاریک (Dark Shadows): آیا ارزش دیدن دارد؟
معرفی فیلم سایه های تاریک (Dark Shadows)
فیلم «سایه های تاریک» (Dark Shadows) یک کمدی فانتزی گوتیک به کارگردانی تیم برتون و با بازی جانی دپ است که در سال ۲۰۱۲ اکران شد. این فیلم اقتباسی از سریال تلویزیونی گوتیک محبوبی به همین نام در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی است و داستان خون آشامی به نام بارناباس کالینز را روایت می کند که پس از ۲۰۰ سال از خواب بیدار شده و با دنیای مدرن دهه ۷۰ مواجه می شود.
تیم برتون و جانی دپ، این زوج هنری شناخته شده هالیوود، بار دیگر با فیلمی که امضای بصری خاص و فضاسازی منحصربه فرد برتون را به همراه دارد، مخاطبان را به دنیایی میان تاریکی و کمدی دعوت می کنند. «سایه های تاریک» ترکیبی جسورانه از ژانرهای مختلف است که سعی دارد میراث یک سریال کلاسیک را با نگاه مدرن و سبک خاص کارگردان تلفیق کند. این اثر نه تنها یک داستان خون آشامی را روایت می کند، بلکه به بررسی شوک فرهنگی، مفهوم خانواده و تقابل سنت و مدرنیته با چاشنی طنز سیاه می پردازد.
سفری ۲۰۰ ساله به آینده: خلاصه داستان سایه های تاریک
آغاز نفرین بارناباس کالینز
داستان فیلم «سایه های تاریک» در سال ۱۷۶۰ آغاز می شود، زمانی که خانواده ثروتمند کالینز از لیورپول انگلستان به آمریکا مهاجرت می کنند و در ایالت مین، بندر کالینزپورت و عمارت باشکوه کالین وود را بنا می نهند. بارناباس کالینز، پسر جوان و وارث خاندان، مردی خوش گذران و محبوب است. او دل خدمتکار جذاب خود، آنجلیک بوچارد را می شکند؛ غافل از اینکه آنجلیک یک جادوگر قدرتمند است که در واکنش به تحقیر، نفرینی هولناک را بر سر بارناباس و تمام خاندانش نازل می کند. این نفرین شامل مرگ والدین بارناباس، تبدیل معشوقه او، جوزت دو پره، به یک زن سر به دار و نهایتاً تبدیل خود بارناباس به یک خون آشام می شود.
آنجلیک با استفاده از نفوذ و جادوی خود، مردم شهر را علیه بارناباس شورانده و او را به جرم خون آشام بودن در تابوتی زنجیر شده در اعماق جنگل زنده به گور می کند. این اتفاق، سرآغاز فروپاشی تدریجی خاندان کالینز است که تا سال ها بعد، تحت تأثیر این نفرین مرموز قرار می گیرد.
بیداری در دنیای مدرن دهه ۷۰
پس از گذشت دو قرن، در سال ۱۹۷۲، یک گروه کارگر ساختمانی به طور تصادفی تابوت بارناباس را کشف و او را از خواب عمیق ۲۰۰ ساله رها می کنند. بارناباس که اکنون آزاد شده، با خوردن خون کارگران توان خود را بازمی یابد و به سمت عمارت کالین وود که زمانی مرکز شکوه خاندانش بود، بازمی گردد. او با دیدن عمارت ویران و خاندان کالینز که تنها سایه ای از عظمت گذشته شان باقی مانده، شوکه می شود. این شوک فرهنگی او در مواجهه با دنیای مدرن دهه ۷۰ میلادی، یکی از اصلی ترین منابع کمدی فیلم است. بارناباس با زبان قرن هجدهمی خود و عدم درک فناوری های نوین، به سرعت خود را در موقعیت های طنزآمیزی می یابد.
خاندان کالینز در افول و تلاش برای احیا
بارناباس در کالین وود با نوادگان خود آشنا می شود: الیزابت کالینز استودارد، ماتریارک فعلی خانواده که سعی در حفظ ظاهر و میراث خاندان دارد؛ دختر نوجوان و سرکش الیزابت، کارولین؛ راجر، برادر الیزابت و مردی بی مسئولیت؛ و دیوید، پسر کوچک راجر که تصور می کند روح مادرش با او صحبت می کند. همچنین، ویکتوریا وینترز، پرستار مرموز دیوید، و دکتر جولیا هافمن، روان درمانگر الکلی خانواده، از دیگر ساکنان این عمارت عجیب هستند.
بارناباس که می فهمد رقیب اصلی کسب و کار ماهیگیری خانواده، یعنی شرکت «آنجل بِی» متعلق به آنجلیک بوچارد است، به الیزابت قول می دهد که با استفاده از ثروت پنهان خاندان و قدرت های خون آشامی خود، نام و اعتبار کالینزها را احیا کند. او به سرعت وارد نبرد دوباره با آنجلیک می شود که طی این ۲۰۰ سال، همچنان زنده و قدرتمند باقی مانده و حالا در قالب یک زن بازرگان موفق، نفوذ خود را در شهر گسترش داده است. در این میان، رابطه عاطفی بارناباس با ویکتوریا وینترز که شباهت عجیبی به جوزت دارد، پیچیدگی های بیشتری به داستان می افزاید و خشم آنجلیک را شعله ورتر می کند.
بارناباس در تلاش برای بازگرداندن شکوه گذشته، تصمیم می گیرد یک جشن بزرگ در عمارت کالین وود برگزار کند تا بار دیگر نام خاندان کالینز را بر سر زبان ها بیندازد. این جشن زمینه ساز اتفاقات دراماتیک و رویارویی نهایی بین بارناباس و آنجلیک می شود که به کشف رازهای پنهان خانواده و روشن شدن ماهیت واقعی برخی از اعضای آن می انجامد. نبرد نهایی در عمارت کالین وود، اوج داستان را شکل می دهد و سرنوشت خاندان کالینز را رقم می زند.
بازیگران و شخصیت ها: گالری از ستاره ها در نقش های گوتیک
تیم برتون برای «سایه های تاریک» مجموعه ای از بازیگران موردعلاقه و ستاره های شناخته شده را گرد هم آورد تا هر یک، بخشی از این پازل فانتزی-کمدی را تکمیل کنند. انتخاب بازیگران، به ویژه برای نقش های اصلی، نقش کلیدی در موفقیت فضای منحصر به فرد فیلم داشت.
جانی دپ در نقش بارناباس کالینز
جانی دپ، همکار همیشگی برتون، در نقش بارناباس کالینز به یاد ماندنی است. او با ترکیبی از جدیت یک خون آشام قرن هجدهمی و شوخ طبعی ناشی از شوک فرهنگی در مواجهه با دهه ۷۰، شخصیتی پیچیده و دوست داشتنی خلق کرده است. دپ با حرکات اغراق آمیز، دیالوگ گویی با لهجه و ادبیات خاص و نگاه های گیج خود، تضاد میان گذشته و حال را به خوبی به تصویر می کشد و یکی از نقاط قوت اصلی فیلم محسوب می شود.
اوا گرین در نقش آنجلیک بوچارد
اوا گرین در نقش آنجلیک بوچارد، جادوگر قدرتمند و معشوقه سابق بارناباس، عملکردی خیره کننده دارد. او با بازی قوی و کاریزماتیک خود، شیطنت، جذابیت، و حسادت بی حد و حصر آنجلیک را به نمایش می گذارد. آنجلیک نه تنها رقیب عشقی بارناباس است، بلکه دشمن اصلی خاندان کالینز و منبع اصلی تمام بدبختی های آن هاست. گرین توانسته یک شخصیت شرور چندوجهی را با عمق احساسی و طنز خاص خود ایفا کند.
میشل فایفر در نقش الیزابت کالینز استودارد
میشل فایفر در نقش الیزابت کالینز استودارد، ماتریارک خانواده کالینز، حضوری قدرتمند دارد. او زنی است که بار سنگین حفظ عمارت و آبروی خانواده را بر دوش می کشد و در تلاش است تا با وجود تمام چالش ها و رازهای تاریک، خاندان کالینز را سرپا نگه دارد. فایفر با بازی پخته و عمیق خود، بُعد دراماتیک و جدی تری به فیلم می بخشد.
هلنا بونهام کارتر در نقش دکتر جولیا هافمن
هلنا بونهام کارتر، یکی دیگر از بازیگران ثابت آثار برتون، در نقش دکتر جولیا هافمن ظاهر می شود. این روانپزشک الکلی که برای درمان دیوید استخدام شده، شخصیتی عجیب و غریب اما تاثیرگذار دارد. نقش او در فیلم به مرور زمان ابعاد تازه ای پیدا می کند و لحظات غافلگیرکننده ای را رقم می زند.
بلا هیتکوت در نقش ویکتوریا وینترز / جوزت دو پره
بلا هیتکوت نقش دوگانه ویکتوریا وینترز، پرستار جدید دیوید، و جوزت دو پره، معشوقه قرن هجدهمی بارناباس را ایفا می کند. این دو شخصیت که به شکلی مرموز به هم مرتبط هستند، نقش محوری در داستان عشق بارناباس دارند. هیتکوت با ظرافت خاصی توانسته تفاوت ها و شباهت های این دو کاراکتر را به نمایش بگذارد.
کلوئی گریس مورتز در نقش کارولین استودارد
کلوئی گریس مورتز در نقش کارولین استودارد، دختر نوجوان و سرکش الیزابت، به خوبی شخصیت یک جوان دهه هفتادی را به تصویر می کشد. او با علاقه اش به موسیقی و روحیات شورشی خود، نمادی از نسل جدید خانواده کالینز است که در اواخر فیلم، رازی تکان دهنده درباره او فاش می شود.
حضور افتخاری بازیگران اصلی سریال
یکی از نکات جذاب برای طرفداران سریال اصلی «سایه های تاریک»، حضور افتخاری بازیگران پیشکسوت آن مجموعه، از جمله جاناتان فرید (بازیگر اصلی نقش بارناباس کالینز در سریال)، لارا پارکر، دیوید سلبی و کاترین لی اسکات است. این حضور کوتاه، ادای احترامی زیبا به ریشه های این اثر و ارتباطی بین گذشته و حال برقرار می کند.
سبک کارگردانی تیم برتون: امضای گوتیک و بصری خیره کننده
«سایه های تاریک» به وضوح امضای هنری تیم برتون را با خود حمل می کند. کارگردانی او در این فیلم، ترکیبی از فضاسازی گوتیک، کمدی سیاه و جلوه های بصری منحصربه فرد است که از ویژگی های بارز آثار او محسوب می شود.
فضاسازی گوتیک و طراحی بصری
یکی از نقاط قوت برجسته فیلم، فضاسازی گوتیک خیره کننده آن است. عمارت کالین وود، با طراحی صحنه و لباس (توسط کالین آتوود) و نورپردازی خاص، حس و حال یک قصر قدیمی و رازآلود را به خوبی منتقل می کند. برتون با بهره گیری از پالت رنگی تیره و کنتراست های شدید، فضایی باشکوه و در عین حال وهم انگیز خلق کرده که یادآور فیلم های کلاسیک ترسناک است. او موفق شده است جنبه های تاریک و مالیخولیایی سریال اصلی را در یک برداشت سینمایی بازسازی کند و بیننده را به عمق دنیای خود بکشاند. جزئیات طراحی لباس و صحنه، بازتابی از شخصیت ها و دوران های مختلفی است که در فیلم به تصویر کشیده می شود.
تلفیق ژانرها: کمدی، ترسناک، فانتزی و درام
برتون در این فیلم، تلاش می کند تا ژانرهای مختلفی را با هم ترکیب کند: کمدی، ترسناک، فانتزی و درام. این تلفیق، یکی از چالش های اصلی فیلم بود. شوخ طبعی عمدتاً از تضاد بارناباس قرن هجدهمی با فرهنگ پاپ دهه ۷۰ سرچشمه می گیرد، در حالی که عناصر ترسناک از خون آشام بودن بارناباس و جادوی آنجلیک نشأت می گیرد. این ترکیب گاهی اوقات موفق عمل می کند و لحظات خنده دار و دراماتیک را در کنار هم قرار می دهد، اما از دید برخی منتقدان، گاهی نیز به عدم انسجام در لحن و داستان منجر شده است.
تم های برتونی و تاثیر رنگ و نورپردازی
در «سایه های تاریک»، می توانیم تم های تکراری و محبوب تیم برتون را مشاهده کنیم: حس بیگانه بودن و عدم تعلق، جستجو برای هویت، و به تصویر کشیدن خانواده های عجیب و غریب و ناکارآمد. بارناباس کالینز، با وجود قدرت های ماوراء طبیعی اش، یک بیگانه در دنیای جدید است که تلاش می کند جایگاه خود را پیدا کند. برتون با استفاده هوشمندانه از رنگ ها و نورپردازی، این تم ها را تقویت می کند. برای مثال، فضای تاریک و آبی رنگ عمارت کالین وود در تالار مرکزی، تضادی با رنگ های روشن و مصنوعی دهه ۷۰ در خارج از عمارت و در زندگی شهری ایجاد می کند.
تیم برتون به بهترین شکل ممکن توانسته است یک فضای گوتیک را در دل فرهنگ پرزرق و برق دهه هفتاد میلادی احیا کند و از این تقابل، کمدی و درام خاص خود را بیافریند. طراحی بصری و کارگردانی هنری فیلم، یک شاهکار تمام عیار است که حتی منتقدان منفی نگر نیز آن را ستوده اند.
موسیقی متن و ارجاعات فرهنگی دهه ۷۰: نوستالژی و تضاد
موسیقی و ارجاعات فرهنگی در «سایه های تاریک» نقش بسیار مهمی در خلق فضای منحصر به فرد فیلم و ایجاد کمدی موقعیت دارند. ترکیب موسیقی ارکسترال با آهنگ های پاپ و راک دهه ۷۰، یک تجربه شنیداری جذاب را برای مخاطب فراهم می کند.
دنی الفمن و موسیقی ارکسترال
دنی الفمن، آهنگساز همیشگی تیم برتون، بار دیگر وظیفه ساخت موسیقی متن اصلی فیلم را بر عهده داشته است. موسیقی ارکسترال الفمن، با تم های گوتیک و دراماتیک خود، به تقویت فضای تاریک و باشکوه عمارت کالین وود و لحظات احساسی و پرتعلیق فیلم کمک شایانی می کند. ملودی های او حس رمز و راز، غم، و عظمت را به خوبی منتقل کرده و بخش جدایی ناپذیری از تجربه بصری «سایه های تاریک» است. آلبوم موسیقی متن اصلی شامل ۲۱ قطعه از ساخته های الفمن است که در ۸ می ۲۰۱۲ منتشر شد.
ساوندتراک دهه ۷۰ و کمدی ناشی از تضاد
یکی از هوشمندانه ترین جنبه های فیلم، استفاده از آهنگ های معروف دهه ۷۰ میلادی است. این ساوندتراک، شامل قطعاتی از هنرمندانی چون The Moody Blues (Nights in White Satin), T. Rex (Get It On), Alice Cooper (No More Mr. Nice Guy و Ballad of Dwight Fry), The Carpenters (Top of the World) و بری وایت (You’re the First, the Last, My Everything) است. این آهنگ ها نه تنها حس نوستالژی را برای مخاطبان آن دوره برمی انگیزند، بلکه کمدی ناشی از تضاد بین شخصیت قرن هجدهمی بارناباس و فرهنگ پاپ دهه ۷۰ را به اوج می رسانند. واکنش های بارناباس به تلویزیون، موسیقی های راک و سبک زندگی هیپی ها، لحظات خنده دار بسیاری را رقم می زند.
آلیس کوپر نیز در این فیلم حضوری افتخاری دارد و در جشن کالین وود به اجرای برنامه می پردازد که این خود یک ارجاع فرهنگی به ستاره های موسیقی آن دوره است. آهنگ The Joker از استیو میلر بند نیز توسط جانی دپ در نقش بارناباس اجرا می شود که به جذابیت موسیقی متن اضافه می کند.
ارجاعات به مد، تلویزیون و سینمای آن دوره
علاوه بر موسیقی، فیلم به طور هوشمندانه ای به مد، تلویزیون و سینمای دهه ۷۰ ارجاع می دهد. لباس ها، مدل موها، طراحی داخلی خانه ها و حتی برنامه های تلویزیونی که بارناباس تماشا می کند، همگی به دقت بازسازی شده اند تا حس و حال آن دوره را زنده کنند. این ارجاعات، نه تنها به فضای نوستالژیک فیلم کمک می کنند، بلکه تضاد بارناباس با دنیای جدید را ملموس تر می سازند.
| عنوان آهنگ | هنرمند | سال انتشار |
|---|---|---|
| Nights in White Satin | The Moody Blues | ۱۹۶۷ |
| I’m Sick of You | Iggy Pop | ۱۹۷۷ |
| Season of the Witch | Donovan | ۱۹۶۶ |
| Top of the World | The Carpenters | ۱۹۷۲ |
| You’re the First, the Last, My Everything | Barry White | ۱۹۷۴ |
| Bang a Gong (Get It On) | T. Rex | ۱۹۷۱ |
| No More Mr. Nice Guy | Alice Cooper | ۱۹۷۳ |
| Ballad of Dwight Fry | Alice Cooper | ۱۹۷۱ |
نقدها و بازخوردها: استقبال متفاوت
فیلم «سایه های تاریک» پس از اکران، با واکنش های متفاوتی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد. در حالی که برخی آن را ستودند، برخی دیگر معتقد بودند که پتانسیل های فیلم به طور کامل به کار گرفته نشده است.
خلاصه کلی از نظرات منتقدان
در وب سایت Rotten Tomatoes، فیلم با ۳۵٪ تأییدیه بر اساس ۲۶۳ نقد، امتیاز متوسط ۵.۳ از ۱۰ را کسب کرد. اجماع کلی منتقدان در این سایت این بود که: جلوه های بصری فیلم عالی هستند اما تیم برتون هرگز به ریتم ثابتی دست پیدا نمی کند و ترکیب شوخی های اغراق آمیز و ترسناک گوتیک، کمتر از سایر همکاری های او با جانی دپ موفق بوده است. در Metacritic نیز، فیلم بر اساس ۴۲ نقد، امتیاز میانگین ۵۵ از ۱۰۰ را دریافت کرد که نشان دهنده نقدهای متوسط یا مختلط است.
نقاط قوت اصلی
منتقدان عموماً روی چند نقطه قوت اصلی فیلم توافق داشتند:
- طراحی بصری و فضاسازی: تقریباً تمامی منتقدان، طراحی صحنه، لباس، نورپردازی و جلوه های بصری خیره کننده فیلم را تحسین کردند. فضاسازی گوتیک و بازآفرینی دهه ۷۰ از نظر بصری بسیار قوی تلقی شد.
- بازی جانی دپ و اوا گرین: اجرای جانی دپ در نقش بارناباس کالینز، به ویژه در به تصویر کشیدن شوک فرهنگی و کمدی موقعیت، مورد ستایش قرار گرفت. اوا گرین نیز برای نقش آنجلیک بوچارد، به خاطر کاریزما و شیطنتش، تحسین شد.
- کمدی موقعیت: لحظات طنزآمیز ناشی از تقابل بارناباس قرن هجدهمی با دنیای مدرن، برای بسیاری از منتقدان جذاب بود.
- وفاداری به فضای سریال اصلی: برخی منتقدان احساس کردند که فیلم موفق شده است حال و هوای سریال کلاسیک «سایه های تاریک» را بازتولید کند.
نقاط ضعف اصلی
از سوی دیگر، منتقدان به برخی ضعف های فیلم نیز اشاره کردند:
- عدم انسجام داستانی و لحن: بسیاری معتقد بودند که فیلم در تعادل بین ژانرهای کمدی، ترسناک، درام و رمانتیک موفق نیست و داستان فاقد انسجام و تمرکز کافی است. برخی شوخی ها نیز به نظرشان ناموفق بود.
- احساس تکراری بودن سبک برتون: برای عده ای از منتقدان، همکاری های برتون و دپ دیگر تازگی گذشته را نداشت و سبک بصری و داستانی برتون تکراری به نظر می رسید.
- پتانسیل های از دست رفته: برخی منتقدان حس می کردند که با وجود پتانسیل بالای داستان و بازیگران، فیلم نتوانسته است به عمق لازم دست یابد و از فرصت ها به خوبی استفاده نکرده است.
عملکرد گیشه
«سایه های تاریک» در گیشه جهانی ۲۴۵.۵ میلیون دلار فروش داشت که شامل ۷۹.۷ میلیون دلار در آمریکا و کانادا و ۱۶۵.۸ میلیون دلار در سایر مناطق می شد. در حالی که عملکرد فیلم در گیشه داخلی آمریکا کمی ضعیف تر از حد انتظار بود (با توجه به هم زمانی اکران با فیلم «انتقام جویان»)، اما در بازارهای بین المللی با استقبال بهتری مواجه شد و به سودآوری رسید.
جوایز و افتخارات
این فیلم با وجود بازخوردهای متفاوت، توانست جوایزی را نیز به خود اختصاص دهد:
- جوایز BMI برای موسیقی: دنی الفمن برای موسیقی متن فیلم موفق به دریافت جایزه شد.
- جایزه Kid’s Choice: جانی دپ برای نقش خود برنده جایزه بازیگر محبوب فیلم شد.
- نامزدی در جوایز ساترن (Saturn Awards) برای بهترین بازیگر جوان تر (کلوئی گریس مورتز) و بهترین طراحی تولید (ریک هاینریش).
جزئیات تولید و پشت صحنه: از سریال تا پرده سینما
ساخت «سایه های تاریک» یک پروژه بلندمدت بود که با علاقه شخصی جانی دپ و تیم برتون به سریال اصلی آغاز شد و با چالش های تولیدی خاص خود به سرانجام رسید.
تاریخچه توسعه پروژه
داستان علاقه جانی دپ به «سایه های تاریک» به دوران کودکی او بازمی گردد. او از طرفداران پر و پا قرص سریال گوتیک «Dark Shadows» بود و از مدت ها قبل آرزوی ایفای نقش بارناباس کالینز را در سر داشت. در ژوئیه ۲۰۰۷، کمپانی برادران وارنر حقوق فیلم سازی این سریال را از بنیاد خالق آن، دن کورتیس، خریداری کرد. جانی دپ با متقاعد کردن تیم برتون به کارگردانی، این پروژه رویایی را به واقعیت نزدیک تر کرد. با این حال، توسعه پروژه به دلیل اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ با تأخیر مواجه شد. پس از حل و فصل اعتصاب، برتون رسماً به عنوان کارگردان این اثر معرفی شد.
فرایند فیلمبرداری و بازنویسی های فیلمنامه
فیلمبرداری «سایه های تاریک» در می ۲۰۱۱ آغاز شد و تماماً در انگلستان، هم در استودیوهای پاین وود (Pinewood Studios) و هم در مکان های واقعی، انجام گرفت. این انتخاب مکان به برتون اجازه داد تا از فضاهای گوتیک و تاریخی موجود در انگلستان برای خلق عمارت کالین وود و محیط اطراف آن بهره ببرد.
فیلمنامه اصلی توسط جان آگوست نوشته شد، اما در سال ۲۰۱۰، ست گراهام-اسمیت (نویسنده کتاب و فیلم آبراهام لینکلن: شکارچی خون آشام) جایگزین او شد تا لحن کمدی سیاه و فانتزی گوتیک را تقویت کند. با این حال، جان آگوست نیز به دلیل مشارکت هایش در داستان، در تیتراژ نهایی فیلم اعتبار دریافت کرد. جانی دپ در ایفای نقش بارناباس کالینز، سعی کرد تا صلابت و ظرافت اجرای اصلی جاناتان فرید را تقلید کند، اما همچنین از بازی ماکس شرک در فیلم «نوسفراتو» الهام گرفت.
همکاری با تیم ثابت برتون و حضور افتخاری بازیگران اصلی سریال
همانند بسیاری از فیلم های تیم برتون، اعضای ثابت تیم او در تولید «سایه های تاریک» نیز مشارکت داشتند. ریک هاینریش (طراح تولید)، کالین آتوود (طراح لباس)، کریس لبنزون (تدوینگر و تهیه کننده اجرایی) و دنی الفمن (آهنگساز) همگی در این پروژه حضور داشتند. برونو دل بونل، فیلمبردار فرانسوی که برای آثار تحسین شده ای مانند «آملی» شناخته شده است، مسئولیت فیلمبرداری این اثر را بر عهده گرفت. همچنین، همانطور که قبلاً اشاره شد، چهار بازیگر اصلی سریال تلویزیونی «Dark Shadows» شامل جاناتان فرید، کاترین لی اسکات، لارا پارکر و دیوید سلبی، در نقش های افتخاری به عنوان مهمانان جشن در عمارت کالین وود ظاهر شدند. جاناتان فرید اندکی پیش از اکران فیلم درگذشت و این اثر، آخرین حضور سینمایی او بود.
آیا دنباله ای در کار است؟
با توجه به پایان بندی «سایه های تاریک» که به نوعی زمینه ساز ادامه داستان بود، و همچنین ماهیت سریال اصلی که یک اپیزودیک بود، گمانه زنی هایی درباره احتمال ساخت دنباله ای برای این فیلم شکل گرفت.
میشل فایفر، یکی از بازیگران اصلی فیلم، در دسامبر ۲۰۱۱ در مصاحبه ای با MTV ابراز امیدواری کرده بود که دنباله هایی برای «سایه های تاریک» ساخته شود. همچنین، در ماه می ۲۰۱۲، نشریاتی مانند Variety گزارش دادند که کمپانی برادران وارنر ممکن است قصد داشته باشد «سایه های تاریک» را به یک فرنچایز سینمایی تبدیل کند. وب سایت Collider نیز در همین زمان اشاره کرد که پایان بندی فیلم به وضوح به دنباله اشاره دارد.
با این حال، تیم برتون در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم می تواند آغازی برای یک فرنچایز باشد، گفت: نه. به دلیل ماهیت این اثر که مانند یک اپرای صابونی است، این همان ساختار بود. این یک تصمیم آگاهانه نبود. اول از همه، چنین فکری کمی متکبرانه است. اگر چیزی خوب از آب درآید، یک چیز است، اما هرگز نمی توانید آن را پیش بینی کنید. [پایان بندی] بیشتر به ساختار اپرای صابونی آن مربوط می شد.
با وجود اینکه فیلم در گیشه جهانی به موفقیت نسبی دست یافت، اما عملکرد آن در بازار داخلی آمریکا ضعیف تر از حد انتظار بود و واکنش های منتقدان نیز مختلط بود. این عوامل باعث شد تا تاکنون هیچ دنباله ای برای «سایه های تاریک» ساخته نشود و به نظر می رسد که برنامه ای نیز برای آن وجود ندارد. در نهایت، «سایه های تاریک» به عنوان یک اثر مستقل در کارنامه تیم برتون و جانی دپ باقی ماند.
چرا باید (و چرا شاید نباید) فیلم سایه های تاریک را تماشا کرد؟ (جمع بندی نهایی)
فیلم «سایه های تاریک» اثری است که تماشای آن به سلیقه مخاطب بستگی دارد. این فیلم برای عده ای می تواند تجربه ای دلنشین و برای برخی دیگر، کمی گیج کننده باشد. در ادامه به دلایل اصلی برای تماشای این فیلم و همچنین نکاتی که ممکن است شما را از آن منصرف کند، می پردازیم.
دلایل تماشا:
- اگر از طرفداران تیم برتون و جانی دپ هستید: این فیلم یکی دیگر از همکاری های این زوج هنری است که امضای بصری و داستانی برتون و بازی خاص دپ را به همراه دارد. اگر به دنیای فانتزی گوتیک و شخصیت های عجیب و غریب آن ها علاقه دارید، از این فیلم لذت خواهید برد.
- اگر به کمدی سیاه و فانتزی گوتیک علاقه دارید: «سایه های تاریک» به خوبی ژانر کمدی سیاه و فانتزی گوتیک را ترکیب می کند. شوخ طبعی فیلم عمدتاً از تضاد یک خون آشام قرن هجدهمی با دنیای مدرن دهه ۷۰ نشأت می گیرد که بسیار جذاب است.
- برای لذت بردن از طراحی صحنه و لباس بی نظیر: جلوه های بصری فیلم، از طراحی عمارت کالین وود گرفته تا لباس های شخصیت ها، بسیار چشمگیر و هنرمندانه هستند. کالین آتوود و ریک هاینریش کار فوق العاده ای در خلق این دنیا انجام داده اند.
- برای دیدن بازی های قوی و شیمی بین بازیگران: جانی دپ، اوا گرین و میشل فایفر همگی اجراهای قابل تحسینی دارند. شیمی بین دپ و گرین نیز یکی از نقاط قوت فیلم است که به جذابیت نبردهای آن ها می افزاید.
- برای یک تجربه نوستالژیک از دهه ۷۰: اگر به مد، موسیقی و فرهنگ دهه ۷۰ میلادی علاقه دارید، فیلم با ارجاعات فراوان و استفاده هوشمندانه از ساوندتراک آن دوره، شما را به یک سفر زمانی دعوت می کند.
دلایل عدم تماشا:
- اگر به دنبال یک فیلم ترسناک خالص هستید: با وجود عناصر خون آشامی و جادویی، «سایه های تاریک» یک فیلم کمدی فانتزی است و هدف اصلی آن ترساندن مخاطب نیست. اگر انتظار یک تجربه وحشتناک دارید، ممکن است ناامید شوید.
- اگر از سبک برتون خسته شده اید: برخی منتقدان معتقد بودند که «سایه های تاریک» از فرمول های تکراری تیم برتون پیروی می کند و تازگی گذشته را ندارد. اگر از آثار قبلی او خسته شده اید، این فیلم ممکن است چیز جدیدی برای شما نداشته باشد.
- اگر به دنبال داستانی بسیار منسجم و بدون حفره هستید: فیلم در برخی بخش ها از نظر انسجام داستانی و تعادل ژانری با چالش مواجه است. اگر به داستان های بسیار خطی و بدون ابهام علاقه دارید، ممکن است از گسستگی های روایی فیلم رضایت نداشته باشید.
- اگر به دنبال شخصیت های عمیق و توسعه یافته در تمام طول فیلم هستید: با وجود بازی های قوی، برخی از شخصیت ها فرصت کافی برای توسعه کامل را پیدا نمی کنند و داستان بیشتر روی بارناباس و آنجلیک متمرکز است.
نتیجه گیری و کلام آخر
«معرفی فیلم سایه های تاریک» نشان می دهد که این اثر یک کمدی فانتزی گوتیک منحصر به فرد است که با کارگردانی تیم برتون و بازی جانی دپ، سعی در ادای احترام به یک سریال کلاسیک تلویزیونی دارد. این فیلم، با وجود برخی انتقادات در زمینه انسجام داستانی و لحن، در خلق یک تجربه بصری خیره کننده و ارائه لحظات کمدی سیاه موفق عمل می کند.
«سایه های تاریک» با ترکیب هوشمندانه عناصر گوتیک، کمدی، فانتزی و نوستالژی دهه ۷۰، جایگاه ویژه ای در کارنامه هنری تیم برتون و جانی دپ دارد. این فیلم برای دوستداران سینمای این دو هنرمند و علاقه مندان به ژانرهای خاص، یک گزینه جذاب برای تماشا است. تماشای آن می تواند شما را به دنیایی ببرد که در آن، تاریکی و طنز دست در دست هم، داستانی متفاوت از عشق، انتقام و شوک فرهنگی را روایت می کنند.