معرفی و نقد سریال شهر زمردی

سریال «شهر زمردی» (Emerald City) تفسیری جسورانه و تاریک از داستان کلاسیک «جادوگر شهر اوز» اثر ال. فرانک باوم است که دوروتی گیل، دختری جوان از کانزاس را به سرزمینی جادویی اما خشن و بی رحم پرتاب می کند. این مجموعه فانتزی و درام که در سال ۲۰۱۷ از شبکه NBC پخش شد، تلاش کرد تا روایتی مدرن و بزرگسالانه از این دنیای آشنا ارائه دهد. در ادامه، به معرفی، تحلیل و بررسی جامع این سریال می پردازیم تا مخاطبان بتوانند با دیدی باز به تماشای آن بنشینند یا درباره آن اطلاعات کسب کنند.

داستان های «جادوگر شهر اوز» برای نسل های مختلف در سراسر جهان آشنا و دوست داشتنی هستند. این قصه ها که اغلب با مفاهیم سادگی، معصومیت و جادوی کودکانه گره خورده اند، دستمایه اقتباس های بی شماری قرار گرفته اند. اما در میان این اقتباس ها، سریال «شهر زمردی» رویکردی کاملاً متفاوت و تازه را در پیش گرفت. این سریال با الهام از رمان های اصلی ال. فرانک باوم، تلاش کرد تا سرزمینی از اوز را به تصویر بکشد که نه تنها پر از شگفتی، بلکه پر از خطر، دسیسه و واقعیت های تلخ است. هدف این مقاله، ارائه یک تحلیل عمیق و منصفانه از این سریال، از زوایای مختلف داستان، شخصیت ها، عوامل تولید و بازخوردهاست.

داستان سریال شهر زمردی: بازگشت دوروتی

سریال «شهر زمردی» روایت دختری ۲۰ ساله به نام دوروتی گیل (با بازی آدریا آرجونا) است که از کانزاس به شکل ناگهانی به سرزمین اوز منتقل می شود. این انتقال نه با یک گردباد ساده، بلکه در پی یک حادثه مرموز رخ می دهد که او را وارد دنیایی خشن و ناآشنا می کند.

خلاصه ای از روایت اصلی

در آغاز داستان، دوروتی خود را در سرزمینی می یابد که قوانین و منطق خاص خود را دارد. او پس از حادثه ای که منجر به مرگ ناخواسته ساحره شرق می شود، ناچار است به دنبال «جادوگر» (با بازی وینسنت دن آفریو) بگردد تا راه بازگشت به خانه را بیابد. اما این سفر او را وارد یک درگیری بزرگتر می کند؛ درگیری میان جادو و علم، قدرت های کهن و حاکمیت جدید جادوگر. دوروتی در طول مسیر با شخصیت های آشنایی روبرو می شود که هر یک در این نسخه تاریک و جدید، هویت و نقشی متفاوت دارند.

تفاوت های کلیدی با نسخه کلاسیک

یکی از مهمترین ویژگی های «شهر زمردی»، تفاوت های چشمگیر آن با داستان های اصلی «جادوگر شهر اوز» و فیلم کلاسیک ۱۹۳۹ است. در این سریال، کفش های یاقوتی وجود ندارند و هدف دوروتی صرفاً بازگشت به خانه نیست، بلکه او ناخواسته درگیر یک پیشگویی باستانی و سرنوشت سرزمین اوز می شود. اوز در این روایت، سرزمینی است که جادو توسط جادوگر ممنوع شده و جنگ میان قبایل، جادوگران و نیروهای طبیعی آن را در برگرفته است. این تغییرات، لحنی واقع گرایانه تر و بالغ تر به داستان می بخشد که آن را از فضای کودکانه نسخه اصلی دور می کند.

شخصیت ها و بازیگران: چهره های آشنا در قالب های جدید

یکی از جذابیت های اصلی سریال «شهر زمردی»، بازتصویرسازی شخصیت های نمادین داستان اوز در قالبی تازه و متفاوت است. بازیگران این سریال تلاش کرده اند تا عمق و پیچیدگی های جدیدی به این کاراکترها ببخشند.

دوروتی گیل (Adria Arjona)

آدریا آرجونا در نقش دوروتی، دختری سرسخت و مصمم است که به جای معصومیت محض نسخه کلاسیک، با واقعیت های خشن اوز روبرو می شود. دوروتی این بار نه تنها به دنبال بازگشت به خانه است، بلکه سعی می کند هویت خود را در این دنیای جدید کشف کند و با چالش های پیش روی خود شجاعانه مقابله کند. بازی آرجونا به شخصیت دوروتی لایه هایی از قدرت و استقامت می بخشد.

جادوگر اوز (Vincent D’Onofrio)

وینسنت دن آفریو در نقش جادوگر اوز، شخصیتی به مراتب پیچیده تر و خاکستری تر از آنچه در ذهن داریم، ارائه می دهد. او نه یک شعبده باز ساده، بلکه حاکمی کاریزماتیک و در عین حال مستبد است که جادو را ممنوع کرده و با تکیه بر علم، بر اوز حکمرانی می کند. کاریزما و عمق بازی دن آفریو، جادوگر اوز را به یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های سریال تبدیل کرده است.

لوکاس / روان (Oliver Jackson-Cohen)

اولیور جکسون-کوهن نقش لوکاس را بازی می کند؛ مردی مرموز که دوروتی او را به دلیل فراموشی گذشته اش، «لوکاس» می نامد. او در طول سفر، هم راه و هم دل دوروتی می شود و به تدریج اسرار گذشته اش فاش می شود که ارتباط نزدیکی با اوز و جادوگر دارد. این شخصیت ترکیبی از مترسک و مرد حلبی در نسخه اصلی است که پیچیدگی های جدیدی به داستان اضافه می کند.

ساحره های اوز: گلیندا و وست (Joely Richardson & Ana Ularu)

خواهران ساحره اوز در این سریال به دو قطب قدرت و عقاید متضاد تبدیل شده اند. جولای ریچاردسون در نقش گلیندا، ساحره شمال، شخصیتی سرد و با نفوذ است که مدرسه ای برای جادوگران آینده را اداره می کند و کینه ای دیرینه از جادوگر دارد. آنا اولارو نیز در نقش وست، ساحره غرب، زنی آسیب دیده و اعتیادآور است که از جادو برای مقاصد شخصی و اداره یک فاحشه خانه استفاده می کند. این دو شخصیت، ابعاد جدیدی به مفهوم خیر و شر در اوز می بخشند.

سایر شخصیت های مهم

• جک (Gerran Howell): شخصیتی ترکیبی از جک کدو سری و مرد حلبی که پس از یک حادثه، به موجودی مکانیکی تبدیل می شود.
• تیپ / اوزما (Jordan Loughran): نوجوانی که هویت جنسیتی و سلطنتی او در طول سریال دستخوش تغییرات مهمی می شود.
• ایامون (Mido Hamada): یکی از نگهبانان وفادار جادوگر که به دنبال دوروتی فرستاده می شود و نقش شیر بزدل را تداعی می کند.

تولید و پشت صحنه: چالش ها و چشم اندازهای بصری

تولید سریال «شهر زمردی» مسیری پرفراز و نشیب داشت و در نهایت، به خلق اثری با زیبایی بصری خیره کننده اما با چالش های روایی منجر شد.

ایده ی اولیه و خالقان سریال

ایده ی اولیه سریال توسط متیو آرنولد مطرح شد که قصد داشت روایتی تاریک و جدی از «جادوگر شهر اوز» را به تصویر بکشد. جاش فریدمن نیز در مراحل اولیه به عنوان شورانر (Showrunner) به پروژه پیوست. هدف آن ها، بازآفرینی اوز به گونه ای بود که مفاهیم فانتزی را با واقعیت های خشن و پیچیدگی های انسانی در هم آمیزد. این رویکرد جسورانه، توجه شبکه NBC را جلب کرد و سفارش ساخت ۱۰ قسمت اولیه صادر شد.

کارگردانی و سبک بصری تارسم سینگ

یکی از برجسته ترین ویژگی های «شهر زمردی»، کارگردانی هنرمندانه تارسم سینگ است. سینگ که به خاطر سبک بصری منحصر به فرد خود در فیلم هایی مانند «سقوط» (The Fall) و «سلول» (The Cell) شهرت دارد، تمامی ده قسمت سریال را کارگردانی کرد. او با استفاده از نماهای خیره کننده، طراحی لباس های پرجزئیات و صحنه آرایی های باشکوه، جهانی بصری را خلق کرد که به تنهایی تماشاگر را جذب می کرد. ترکیب معماری های کهن، مناظر طبیعی بکر و جلوه های ویژه مدرن، به اوز در این سریال هویتی تازه و فراموش نشدنی بخشید.

تارسم سینگ با امضای بصری منحصربه فرد خود، «شهر زمردی» را به یک ضیافت بصری تبدیل کرد؛ جایی که هر نما مانند یک تابلوی نقاشی گران بها به نظر می رسد، حتی اگر روایت در پس زمینه گاهی لنگ بزند.

مسیر پرفراز و نشیب تولید

تولید «شهر زمردی» با موانعی روبرو شد. ابتدا قرار بود سریال در سال ۲۰۱۵ پخش شود، اما به دلیل اختلافات خلاقانه میان سازندگان و استودیو، پروژه لغو شد. با این حال، شبکه NBC در آوریل ۲۰۱۵ تصمیم گرفت دوباره پروژه را احیا کند. تغییر شورانر و سپردن کارگردانی کل فصل به تارسم سینگ، نشان دهنده عزم شبکه برای تولید اثری متفاوت بود.

لوکیشن های فیلمبرداری و تاثیر آن ها

یکی از عوامل اصلی زیبایی بصری سریال، فیلمبرداری در لوکیشن های واقعی و چشم نواز بود. بخش های زیادی از سریال در کشورهای کرواسی، مجارستان و اسپانیا (مانند پارک گوئل در بارسلون و آلکازار سویل) فیلمبرداری شد. این انتخاب ها به خلق یک اوز واقع گرایانه تر و ملموس تر کمک شایانی کرد و به بیننده این امکان را داد تا خود را در دل این سرزمین فانتزی اما حقیقی احساس کند.

نقد و تحلیل سریال شهر زمردی: نگاهی موشکافانه

«شهر زمردی» با تمام جاه طلبی هایش، نقاط قوت و ضعف قابل توجهی دارد که در نهایت سرنوشت آن را رقم زد.

نقاط قوت

جلوه های بصری و طراحی هنری

شاید بتوان گفت که برجسته ترین نقطه قوت سریال «شهر زمردی»، زیبایی بصری آن است. کارگردانی تارسم سینگ، طراحی لباس های استادانه و طراحی صحنه های خیره کننده، این سریال را به یک اثر هنری دیدنی تبدیل کرده است. هر فریم از سریال به دقت طراحی شده و بیننده را در دنیایی غنی و پرجزئیات غرق می کند. جلوه های ویژه نیز به خوبی با فضای سریال هماهنگ شده و باورپذیری دنیای اوز را افزایش می دهد.

فضاسازی و اتمسفر گیرا

سریال موفق می شود یک اتمسفر فانتزی تاریک و جذابی را ایجاد کند. اوز در این سریال، سرزمینی است که همزمان زیبا، خطرناک و پر از راز و رمز است. این فضاسازی به خوبی حس ماجراجویی و کشف را در بیننده برمی انگیزد و او را به ادامه داستان ترغیب می کند. تقابل سنت و مدرنیته، جادو و علم، در این فضاسازی به شکل موثری به نمایش درآمده است.

بازی درخشان بازیگران

بازیگران اصلی سریال، به ویژه وینسنت دن آفریو در نقش جادوگر و آدریا آرجونا در نقش دوروتی، عملکرد بسیار قوی ای از خود نشان می دهند. دن آفریو شخصیتی چندوجهی و پیچیده از جادوگر ارائه می دهد که بیننده را به چالش می کشد. آرجونا نیز توانایی دوروتی برای سازگاری با محیط های سخت و رهبری را به خوبی به تصویر می کشد. بازیگران نقش های مکمل نیز به خوبی در نقش های خود ظاهر شده و به عمق داستان می افزایند.

تفسیر جسورانه و مدرن

سریال «شهر زمردی» به جای تکرار داستان های قدیمی، تلاش می کند تفسیری تازه و بالغانه از اوز ارائه دهد. این جسارت در بازآفرینی شخصیت ها، تغییر خطوط داستانی و اضافه کردن تم های بزرگسالانه (مانند سیاست، قدرت، خیانت و عشق) قابل ستایش است. این رویکرد می تواند برای مخاطبانی که به دنبال داستان های فانتزی پیچیده و تاریک هستند، جذاب باشد.

نقاط ضعف

پیچیدگی و عدم انسجام روایت

یکی از عمده ترین انتقادات وارده به «شهر زمردی»، پیچیدگی بیش از حد روایت و عدم انسجام در خطوط داستانی متعدد آن است. سریال تلاش می کند همزمان داستان های فرعی بسیاری را پیش ببرد، که گاهی اوقات باعث سردرگمی بیننده می شود و تمرکز اصلی داستان را از بین می برد. این پراکندگی، مانع از شکل گیری یک پیوستگی قوی در داستان اصلی می شود.

توسعه ناقص شخصیت ها

با وجود بازی های قوی، برخی از شخصیت ها فرصت کافی برای توسعه و عمق یافتن پیدا نمی کنند. با توجه به تعداد زیاد شخصیت ها و خطوط داستانی، بیننده گاهی نمی تواند با همه آن ها ارتباط برقرار کند یا انگیزه هایشان را به طور کامل درک کند. این مسئله به ویژه در مورد شخصیت های فرعی تر مشهود است و پتانسیل برخی از آن ها را هدر می دهد.

ریتم نامنظم و گاه خسته کننده

ریتم سریال در برخی قسمت ها کند و طولانی است، در حالی که در بخش های دیگر، به سرعت از کنار وقایع مهم عبور می کند. این عدم تعادل در ریتم، می تواند برای برخی از بینندگان خسته کننده باشد و مانع از حفظ توجه آن ها به داستان شود. سرعت نامناسب در پیشبرد حوادث، به ویژه در قسمت های میانی، به تجربه تماشا لطمه می زند.

فاصله گرفتن زیاد از ریشه های داستانی

در حالی که تفسیر جسورانه می تواند یک نقطه قوت باشد، برای برخی از طرفداران وفادار داستان اصلی «جادوگر شهر اوز»، فاصله گرفتن بیش از حد از ریشه ها، ممکن است ناامیدکننده باشد. این تغییرات بنیادین در شخصیت ها و حوادث، گاهی باعث می شود سریال بیشتر به یک داستان فانتزی مستقل شبیه باشد تا اقتباسی از اوز، که می تواند به واکنش های منفی از سوی این دسته از مخاطبان منجر شود.

پایان نامعلوم و بدون جمع بندی

به دلیل لغو سریال پس از تنها یک فصل، «شهر زمردی» با یک پایان باز و نامعلوم به اتمام می رسد. این مسئله یکی از بزرگترین نقاط ضعف سریال است، زیرا بسیاری از سوالات بی پاسخ می مانند و سرنوشت شخصیت ها و سرزمین اوز در هاله ای از ابهام باقی می ماند. این عدم جمع بندی رضایت بخش، می تواند برای بینندگانی که وقت خود را صرف تماشای سریال کرده اند، بسیار آزاردهنده باشد.

مقایسه با داستان های اصلی جادوگر شهر اوز

«شهر زمردی» به جای بازگویی مو به موی داستان های ال. فرانک باوم یا فیلم ۱۹۳۹، رویکردی آزادانه و جسورانه در پیش گرفت تا تفسیری مدرن و غالباً تاریک تر از سرزمین اوز ارائه دهد. این رویکرد باعث ایجاد تفاوت های کلیدی بسیاری شد.

تفاوت ها در روایت و شخصیت پردازی

در نسخه کلاسیک، دوروتی دختری معصوم و کودکانه است که با حیوانات سخنگو و موجودات جادویی دوست می شود. اما در «شهر زمردی»، او یک زن جوان قوی و بالغ است که به دنبال هویت خود می گردد و با واقعیت های خشن یک دنیای پساآخرالزمانی روبرو می شود. جادوگر اوز که در کتاب ها و فیلم شخصیتی شیاد اما نهایتاً خیرخواه است، در این سریال به حاکمی مستبد و بی رحم تبدیل می شود که جادو را ممنوع کرده و با تکیه بر علم، بر مردم خود حکمرانی می کند. شخصیت های مترسک، مرد حلبی و شیر بزدل نیز به گونه ای بازطراحی شده اند که تنها الهاماتی از نسخه های اصلی را در خود دارند و با گذشته و انگیزه های کاملاً متفاوتی روبرو هستند.

از جمله دیگر تفاوت ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• نبود کفش های یاقوتی و اهمیت یافتن پیشگویی های باستانی.
• ساحره های اوز که دیگر صرفاً خیر یا شر محض نیستند، بلکه شخصیت هایی با انگیزه های پیچیده و خاکستری دارند.
• حوادث و خطوط داستانی که به مراتب تاریک تر و پر از خشونت و دسیسه های سیاسی هستند.

واکنش طرفداران به این اقتباس

این بازتصویرسازی جسورانه، واکنش های متفاوتی را در میان طرفداران و منتقدان به همراه داشت. برخی از مخاطبان از رویکرد تازه و مدرن سریال استقبال کردند و آن را به دلیل خلاقیت و زیبایی بصری ستودند. آن ها معتقد بودند که این سریال توانسته دنیای اوز را برای مخاطب بزرگسال جذاب تر کند. در مقابل، بسیاری از طرفداران وفادار به نسخه کلاسیک، از این تغییرات بنیادین ناراضی بودند. آن ها حس می کردند که سریال از روح اصلی داستان های باوم فاصله گرفته و اصالت و معصومیت اوز را از بین برده است. این شکاف در دیدگاه ها، یکی از چالش های اصلی «شهر زمردی» در جذب مخاطب گسترده بود.

بازخوردها و امتیازات: دیدگاهی به دیدگاه منتقدان و مخاطبان

سریال «شهر زمردی» در زمان پخش خود، بازخوردهای متوسطی از منتقدان دریافت کرد و نتوانست در جذب مخاطب گسترده به موفقیتی چشمگیر دست یابد.

بررسی امتیازات و نظرات منتقدان (Rotten Tomatoes و Metacritic)

در وب سایت راتن تومیتوز (Rotten Tomatoes)، «شهر زمردی» تنها ۳۸٪ امتیاز تایید را بر اساس ۴۲ نقد دریافت کرد، با میانگین نمره ۵.۲ از ۱۰. جمع بندی منتقدان در این سایت این بود: تاریک و مالیخولیایی، اما در عین حال گیج کننده و ساختگی، «شهر زمردی» ترکیبی از «بازی تاج و تخت» و «جادوگر شهر اوز» است که هیچ کس درخواستش را نکرده بود.

در سایت متاکریتیک (Metacritic) نیز، امتیاز ۴۷ از ۱۰۰ بر اساس ۳۱ نقد ثبت شد که نشان دهنده بازخوردهای ترکیبی یا متوسط است. منتقدان اغلب زیبایی بصری و کارگردانی تارسم سینگ را ستایش می کردند، اما از پیچیدگی روایت، عدم انسجام داستانی و توسعه ناقص شخصیت ها انتقاد داشتند.

میزان بیننده و دلایل کاهش ریتینگ

سریال در ابتدای پخش خود با دو قسمت، حدود ۴.۴۹ میلیون بیننده را جذب کرد که رقم متوسطی برای شبکه NBC محسوب می شد. اما متاسفانه، این رقم در طول فصل به تدریج کاهش یافت. قسمت پایانی سریال تنها ۲.۹ میلیون بیننده داشت که آن را به یکی از کم بازدیدترین سریال های NBC در سال ۲۰۱۷ تبدیل کرد. این کاهش ریتینگ، یکی از دلایل اصلی لغو سریال بود. عدم موفقیت در حفظ مخاطب پس از قسمت های اولیه، نشان دهنده این بود که سریال نتوانسته بود پایه طرفداری قوی ای برای خود ایجاد کند.

بازخورد مخاطبان عمومی

بازخورد مخاطبان عمومی نیز متفاوت بود. در حالی که برخی از زیبایی بصری، جسارت در بازآفرینی و رویکرد تاریک سریال لذت بردند، بسیاری دیگر از پیچیدگی داستان، کندی ریتم و انحرافات زیاد از منبع اصلی ناامید شدند. نظرات در شبکه های اجتماعی و فروم ها نشان می داد که مخاطبان انتظار یک داستان اوز کلاسیک را داشتند و با این تفسیر مدرن ارتباط برقرار نکردند. این دوگانگی در نظرات مخاطبان، نشان دهنده ریسک بالای اقتباس های رادیکال از داستان های محبوب است.

دلایل لغو سریال شهر زمردی: چرا این سفر به پایان رسید؟

پس از تنها یک فصل، شبکه NBC تصمیم به لغو سریال «شهر زمردی» گرفت. دلایل متعددی در این تصمیم گیری نقش داشتند که به شرح زیر است:

ریتینگ پایین و عدم جذب مخاطب کافی

همانطور که پیشتر اشاره شد، سریال «شهر زمردی» در جذب مخاطبان کافی برای شبکه NBC موفق نبود. با وجود شروعی متوسط، تعداد بینندگان به تدریج کاهش یافت و نتوانست ریتینگ های لازم برای توجیه ادامه تولید را کسب کند. در دنیای رقابتی تلویزیون، ریتینگ های پایین مهمترین عامل در تصمیم گیری برای لغو یا تمدید یک سریال است.

هزینه های بالای تولید

تولید «شهر زمردی» به دلیل فیلمبرداری در لوکیشن های خارجی و نیاز به جلوه های ویژه و طراحی صحنه و لباس باشکوه، بسیار پرهزینه بود. در مواجهه با ریتینگ های پایین، این هزینه های بالا توجیه اقتصادی خود را از دست دادند. شبکه ها تمایل دارند روی سریال هایی سرمایه گذاری کنند که بازدهی مالی قابل قبولی از طریق جذب بیننده و تبلیغات داشته باشند. در مورد «شهر زمردی»، نسبت هزینه به سود به نفع تولید نبود.

بازخوردهای متوسط و منفی منتقدان

هرچند بازخوردهای منتقدان تنها عامل تعیین کننده نیست، اما امتیازات متوسط تا منفی «شهر زمردی» نیز در تصمیم شبکه بی تاثیر نبود. نظراتی مانند Game of Thrones/Wizard of Oz mashup nobody asked for (ترکیبی از بازی تاج و تخت و جادوگر اوز که هیچکس درخواستش را نکرده بود) نشان دهنده عدم اقبال عمومی منتقدان به این رویکرد خاص بود. این بازخوردها می توانستند بر تصمیم مخاطبان برای شروع یا ادامه تماشای سریال تاثیر منفی بگذارند.

در نهایت، ترکیبی از ریتینگ های پایین، هزینه های بالا و بازخوردهای متوسط، شبکه NBC را به این نتیجه رساند که ادامه سرمایه گذاری بر روی این پروژه توجیه ندارد و به این ترتیب، سفر دوروتی در اوز ناتمام ماند.

آیا سریال شهر زمردی ارزش تماشا دارد؟

پس از بررسی جوانب مختلف سریال «شهر زمردی»، این سوال مطرح می شود که آیا این اثر ارزش صرف زمان و تماشا را دارد؟ پاسخ به این سوال بستگی به سلیقه و انتظارات مخاطب دارد.

نتیجه گیری و توصیه نهایی

«شهر زمردی» سریالی است که با پتانسیل های فراوان، اما با چالش هایی در اجرا روبرو شد. زیبایی بصری خیره کننده و کارگردانی هنرمندانه تارسم سینگ، به همراه بازی های قوی، به تنهایی می توانند دلیلی برای تماشا باشند. اما روایت پیچیده، ریتم نامنظم و پایان باز، می تواند برای برخی از بینندگان ناامیدکننده باشد.

چه کسانی از تماشای آن لذت می برند؟

• عاشقان فانتزی تاریک و جاه طلب: اگر به داستان های فانتزی با تم های بزرگسالانه، سیاسی و پیچیده علاقه دارید و از دیدن اقتباس های غیرمتعارف لذت می برید، «شهر زمردی» می تواند برای شما جذاب باشد.
• علاقه مندان به زیبایی بصری و سبک کارگردانی خاص: اگر به کارگردانی هنری، طراحی صحنه و لباس، و فیلمبرداری های چشم نواز اهمیت می دهید، این سریال یک ضیافت بصری است که نباید از دست دهید.
• جویندگان بازتصویرسازی های متفاوت: کسانی که کنجکاو هستند یک نسخه کاملاً متفاوت و مدرن از داستان «جادوگر شهر اوز» را ببینند.

چه کسانی ممکن است ناامید شوند؟

• طرفداران وفادار اوز کلاسیک: اگر به دنبال بازگویی وفادارانه داستان اصلی «جادوگر شهر اوز» با همان لحن معصومانه و کودکانه هستید، این سریال ممکن است انتظارات شما را برآورده نکند و حتی باعث ناامیدی تان شود.
• جویندگان داستان های خطی و منسجم: اگر به یک روایت سرراست و بدون پیچیدگی های زیاد علاقه دارید، ممکن است از عدم انسجام و پراکندگی خطوط داستانی «شهر زمردی» خسته شوید.
• کسانی که به دنبال پایانی رضایت بخش هستند: به دلیل لغو سریال، داستان نیمه کاره می ماند و بسیاری از گره ها باز نمی شوند، که برای برخی از بینندگان ناخوشایند است.

سخن پایانی

سریال «شهر زمردی» یک پروژه فانتزی جاه طلبانه بود که با وجود پتانسیل های بالا و نقاط قوت قابل توجه در زمینه بصری، نتوانست به دلیل ضعف هایی در روایت و جذب مخاطب، به سرانجام برسد. این سریال تلاشی شجاعانه برای ارائه تفسیری جدید از یک داستان کلاسیک بود که هم مورد تحسین و هم مورد انتقاد قرار گرفت. اگر به دنبال یک تجربه بصری غنی و یک داستان فانتزی متفاوت هستید و می توانید با پایان نامعلوم آن کنار بیایید، «شهر زمردی» ممکن است ارزش یک بار تماشا را داشته باشد. اما اگر از طرفداران پروپاقرص اوز کلاسیک هستید یا به دنبال داستانی با خط روایی منسجم و پایانی رضایت بخش می گردید، شاید بهتر باشد با احتیاط بیشتری به سراغ این سریال بروید.

«شهر زمردی» با تمام فراز و نشیب هایش، یادآور این نکته است که اقتباس های هنری همیشه ریسک پذیر هستند و فاصله گرفتن از نسخه های اصلی، گاهی می تواند هم راهگشا باشد و هم دردسرساز. این سریال همچنان در ذهن بسیاری به عنوان اثری با زیبایی های فراموش نشدنی و در عین حال پتانسیل های از دست رفته باقی خواهد ماند.