ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی | شرح کامل و تفسیر حقوقی

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی | شرح کامل و تفسیر حقوقی

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی به طور صریح موانع دائمی نکاح را که از طریق رابطه سببی (مصاهره) ایجاد می شوند، تبیین می کند و اهمیت ویژه ای در حفظ بنیان خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن دارد. شناخت دقیق این ماده برای هر فردی که قصد ازدواج دارد یا به دنبال درک چارچوب های قانونی روابط خانوادگی است، ضروری است.

قانون مدنی ایران، برای حفظ نظم و اخلاق جامعه و استحکام نهاد خانواده، شرایطی را برای صحت عقد نکاح در نظر گرفته که یکی از مهم ترین آن ها، رعایت موانع ازدواج است. این موانع به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که شامل موانع نسبی، رضاعی و سببی هستند. ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی به تفصیل به موانع نکاح ناشی از خویشاوندی سببی یا همان «مصاهره» می پردازد که موجب حرمت دائمی ازدواج بین برخی افراد می شود. این مقاله با هدف ارائه یک درک جامع و کاربردی از ماده ۱۰۴۷، به تحلیل بند به بند آن، بررسی اصطلاحات کلیدی و ارائه مثال های عملی خواهد پرداخت تا ابهامات حقوقی این حوزه را برطرف کرده و راهنمایی روشنی برای عموم مردم و متخصصین حقوق فراهم آورد.

متن کامل ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی

نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع دائمی است:

  1. بین مرد و مادر و جدات زن او، از هر درجه که باشد، اعم از نسبی و رضاعی.
  2. بین مرد و زنی که سابقا زن پدر و یا یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد او بوده است، هر چند قرابت رضاعی باشد.
  3. بین مرد با اناث از اولاد زن، از هر درجه که باشد، ولو رضاعی، مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد.

واژه شناسی و اصطلاحات کلیدی ماده ۱۰۴۷

برای درک عمیق ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی، ابتدا باید با واژگان و اصطلاحات حقوقی به کار رفته در آن آشنا شویم. این تعاریف، پایه و اساس تفسیر صحیح احکام نکاح و طلاق مرتبط با این ماده را تشکیل می دهند.

مصاهره: رابطه ای فراتر از نسب و رضاع

«مصاهره» واژه ای حقوقی و فقهی است که در فارسی از آن به دامادی یا داماد شدن تعبیر می شود. در معنای عام، مصاهره به رابطه ای گفته می شود که در نتیجه عقد نکاح بین زوجین و خویشاوندان یکدیگر پدید می آید. این رابطه، نوعی از قرابت است که نه از طریق خون (نسب) و نه از طریق شیرخوردن (رضاع)، بلکه از طریق ازدواج ایجاد می شود و می تواند منجر به حرمت ابدی نکاح گردد. نکته مهم اینجاست که مصاهره فقط در نتیجه عقد نکاح صحیح ایجاد نمی شود، بلکه وطی به شبهه (رابطه جنسی که طرفین آن را مشروع پنداشته اند اما در واقع چنین نیست) و حتی زنا (در برخی موارد و با شرایط خاصی که فقها بر آن تاکید دارند) نیز می تواند منجر به ایجاد برخی از همین حرمت های سببی شود. این گستره شمول، اهمیت درک صحیح مفهوم مصاهره را دوچندان می کند.

اَحفاد: نسل های آینده

واژه «اَحفاد» جمع «حفید» و به معنای نوادگان است. در زمینه حقوق خانواده، این واژه به فرزندان پسر یا دختر، یعنی نوه ها و نتیجه ها و به طور کلی نسل های بعدی اشاره دارد. ماده ۱۰۴۷ در بند دوم خود، از این واژه برای اشاره به زنِ نوه یا نتیجه مرد استفاده می کند و حکم حرمت دائمی را در مورد نکاح با آن ها برقرار می سازد.

جدات و مادران: ریشه های سببی

عبارت «مادر و جدات زن» شامل مادر خود زن، مادرِ مادر زن (مادر بزرگ مادری) و مادرِ پدر زن (مادربزرگ پدری) می شود. «جدات» به معنای مادربزرگ ها است و هر درجه ای از این جدات (اعم از مادربزرگ ها و اجداد مادری یا پدری زن) را در بر می گیرد. این عبارت به وضوح دامنه شمول حکم را مشخص می کند و تاکید دارد که هر گونه رابطه سببی با مادران و اجداد پدری و مادری زن، از هر درجه ای، موجب حرمت دائمی نکاح است. این حکم نه تنها شامل قرابت نسبی (خونی) می شود، بلکه قرابت رضاعی (ناشی از شیرخوردن) را نیز در بر می گیرد، به شرطی که شرایط شرعی و قانونی رضاع محقق شده باشد.

قرابت نسبی، سببی و رضاعی: سه ستون محرمیت

برای فهم جامع اقسام محارم، باید تفاوت این سه نوع قرابت را دانست:

  • قرابت نسبی: این نوع قرابت، بر پایه رابطه خونی و تولد استوار است، مانند رابطه پدر و فرزند، برادر و خواهر، عمه و عمو. ازدواج با محارم نسبی همواره ممنوع و باطل است.

  • قرابت سببی: این قرابت از طریق ازدواج ایجاد می شود، مانند رابطه مرد با مادر همسرش (مادر زن) یا با دختر همسرش (ربیبه). ماده ۱۰۴۷ به طور خاص به این نوع از محارم می پردازد.

  • قرابت رضاعی: این قرابت از طریق شیرخوردن با شرایط خاص شرعی و قانونی شکل می گیرد و احکام آن غالباً مشابه قرابت نسبی است. ماده ۱۰۴۷ به صراحت تاکید دارد که حرمت های ناشی از مصاهره، حتی اگر قرابت پایه (مانند مادر زن) از طریق رضاع باشد، برقرار است.

مفهوم زناشویی واقع شده باشد: شرط حیاتی

عبارت «مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد» که در بند سوم ماده ۱۰۴۷ آمده، از اهمیت حیاتی برخوردار است. «زناشویی» در اینجا به معنای دخول و رابطه جنسی است. این شرط تعیین کننده این است که آیا حرمت نکاح با اناث از اولاد زن (مانند دختر زن یا همان ربیبه) ایجاد می شود یا خیر. اگر عقد نکاحی میان مرد و زن بسته شود اما پیش از وقوع رابطه زناشویی، عقد به هر دلیلی (مثل طلاق یا فسخ) منحل گردد، حرمت ازدواج با دختر آن زن (ربیبه) برای مرد ایجاد نمی شود. این تفاوت اصلی بند سوم با دو بند اول ماده ۱۰۴۷ است که در آن ها، صرف عقد نکاح (و نه لزوماً زناشویی) برای ایجاد حرمت دائمی کافی است.

تحلیل جامع بندهای ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی به وضوح سه دسته از روابط سببی را معرفی می کند که موجب حرمت ابدی نکاح می شوند. درک دقیق هر بند با مثال های عملی، برای جلوگیری از مشکلات حقوقی و حفظ سلامت روابط خانوادگی ضروری است. در ادامه به تحلیل جزئی هر بند می پردازیم:

بند ۱: حرمت ازدواج با مادر و جدات همسر

«بین مرد و مادر و جدات زن او، از هر درجه که باشد، اعم از نسبی و رضاعی.»

این بند صراحتاً بیان می کند که مرد نمی تواند با مادر همسرش، مادربزرگ های همسرش (چه از طرف پدر زن و چه از طرف مادر زن) در هر درجه ای که باشند، ازدواج کند. این حکم حتی پس از انحلال عقد نکاح با زن (چه به واسطه طلاق و چه فوت)، به قوت خود باقی است و حرمت دائمی ایجاد می کند. دلیل این حکم آن است که مادر و مادربزرگ های همسر، به منزله مادر و مادربزرگ خود مرد تلقی شده و از این جهت ازدواج با آن ها برای همیشه ممنوع است. این قاعده یکی از سنگ بناهای اصلی محدودیت های ازدواج در فقه اسلامی و قانون مدنی ایران است.

مثال های کاربردی برای بند ۱:

  • اگر مردی با زنی ازدواج کند، حتی اگر پس از یک روز آن زن را طلاق دهد، ازدواج آن مرد با مادر آن زن (مادر زن سابقش) برای همیشه حرام است.
  • همچنین، این مرد نمی تواند با مادربزرگ های زن سابق خود (مادرِ مادر زن یا مادرِ پدر زن) نیز ازدواج کند، زیرا این حرمت از هر درجه ای شامل می شود.
  • اگر زنی از طریق رضاع (شیرخوردن با شرایط خاص) مادر رضاعی مرد باشد، مرد نمی تواند با دختر او که از همسر سابقش بوده، ازدواج کند. (این یک مثال پیچیده است و باید دقت کرد که رضاع در اینجا به مادر و جدات زن اصلی برمی گردد.) به عبارت دیگر، اگر مادر زن از طریق رضاعی محرم مرد شود، ازدواج مرد با این مادر رضاعی نیز حرام است.

بند ۲: حرمت ازدواج با همسران سابق اجداد و احفاد

«بین مرد و زنی که سابقا زن پدر و یا یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از اَحفاد او بوده است، هر چند قرابت رضاعی باشد.»

این بند نیز به موانع نکاح دائمی ناشی از مصاهره می پردازد. بر اساس این حکم، مرد نمی تواند با زنی ازدواج کند که پیش از این همسر پدرش، همسر یکی از پدربزرگ هایش (پدربزرگ پدری یا مادری)، همسر پسرش یا همسر یکی از نوادگانش (نوه پسری یا دختری) بوده است. این حرمت نیز به صورت دائمی و ابدی است و حتی با طلاق یا فوت آن زن، از بین نمی رود. این قاعده برای حفظ روابط خانوادگی و احترام به پیوندهای سببی وضع شده است. در اینجا نیز اشاره به «هر چند قرابت رضاعی باشد» نشان می دهد که اگر پدر یا پسر مردی از طریق رضاع ایجاد قرابت کرده باشند، همسران آن ها نیز مشمول این حکم خواهند شد.

مثال های کاربردی برای بند ۲:

  • اگر پدری زنی را طلاق دهد یا آن زن فوت کند، پسر آن پدر نمی تواند با زن سابق پدرش (نامادری خود) ازدواج کند. این حرمت ازدواج با عروس یا ازدواج با مادر زن را شامل نمی شود، بلکه مربوط به همسر پدر یا پسر است.
  • اگر پسری زنی را طلاق دهد یا آن زن فوت کند، پدر آن پسر نمی تواند با زن سابق پسرش (عروس سابق خود) ازدواج کند.
  • این حکم شامل همسران اجداد مرد نیز می شود. برای مثال، مرد نمی تواند با همسر سابق پدرِ پدرش (یعنی همسرِ پدربزرگ پدری خود) ازدواج کند.
  • حتی اگر رابطه پدری یا پسری از طریق رضاع باشد، این حکم برقرار است. مثلاً اگر مردی دارای پسر رضاعی باشد، نمی تواند با همسر سابق آن پسر رضاعی ازدواج کند.

بند ۳: حرمت ازدواج با اولاد همسر (ربیبه) مشروط به زناشویی

«بین مرد با اناث از اولاد زن، از هر درجه که باشد، ولو رضاعی، مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد.»

این بند یکی از مهم ترین و در عین حال ظریف ترین احکام ماده ۱۰۴۷ است. بر اساس آن، مرد نمی تواند با دختر یا نوه های همسرش (چه از ازدواج قبلی و چه ازدواج فعلی او) ازدواج کند، اما یک شرط بسیار حیاتی در اینجا وجود دارد: «مشروط بر اینکه بین زن و شوهر زناشویی واقع شده باشد». به عبارت دیگر، حرمت ازدواج با ربیبه (دختر همسر) زمانی ایجاد می شود که مرد و همسرش با یکدیگر رابطه زناشویی برقرار کرده باشند. اگر صرفاً عقد نکاح صورت گرفته باشد و پیش از هرگونه رابطه جنسی، عقد منحل شود، حرمت با دختر همسر ایجاد نمی شود و مرد می تواند با او ازدواج کند.

این تفاوت اساسی این بند با بندهای ۱ و ۲ است که در آنجا، صرف عقد نکاح (بدون نیاز به زناشویی) برای ایجاد حرمت کافی بود. دلیل این تمایز در فقه، تاکید بر تحقق کامل رابطه زناشویی به عنوان عاملی برای ایجاد این نوع خاص از محرمیت است.

مثال های کاربردی برای بند ۳:

  • اگر مردی با زنی ازدواج کند و پس از وقوع زناشویی، زن را طلاق دهد، ازدواج مرد با دختران آن زن (که از همسر سابق زن یا از خود مرد بوده اند) برای همیشه حرام است. این حرمت شامل ازدواج با دختر همسر یا همان ربیبه می شود.
  • اگر مردی با زنی صرفاً عقد کند اما پیش از هرگونه زناشویی، زن را طلاق دهد، آن مرد می تواند با دختران آن زن ازدواج کند. در این حالت، حرمت ابدی ایجاد نشده است.
  • این حرمت شامل نوه های زن نیز می شود؛ یعنی اگر مردی با زنی ازدواج کند و زناشویی بین آن ها واقع شود، ازدواج مرد با نوه دختری یا پسری آن زن (که از ازدواج قبلی اوست) نیز برای همیشه ممنوع است.
  • باز هم، اگر اولاد زن از طریق رضاع ایجاد قرابت کرده باشند (مثلاً دختر رضاعی زن باشد)، در صورت تحقق زناشویی، ازدواج با او نیز ممنوع است.

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی به وضوح نشان می دهد که خویشاوندی سببی از طریق ازدواج می تواند موانع دائمی و تغییرناپذیری را برای نکاح ایجاد کند که شناخت آن ها برای هر فردی که در آستانه تشکیل خانواده است، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

ابعاد حقوقی و تفسیری مصاهره در قانون مدنی

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی تنها به ذکر موارد ممنوعیت نکاح بسنده نکرده، بلکه در خود، گنجینه ای از اصول حقوقی و اخلاقی را جای داده است. بررسی عمیق تر این ماده، ما را با فلسفه و مبانی آن، تفاوت های کلیدی با سایر موانع نکاح و آثار حقوقی نقض آن آشنا می سازد.

فلسفه حرمت مصاهره: ستونی برای استحکام خانواده

پشتوانه ی اصلی وضع موانع نکاح ناشی از مصاهره، حفظ نظم و اخلاق در نهاد خانواده است. هدف این قوانین صرفاً ایجاد محدودیت نیست، بلکه جلوگیری از تداخل روابط، حفظ احترام متقابل بین افراد خانواده و پیشگیری از بروز ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی است. ازدواج با محارم سببی، می تواند سلسله مراتب و روابط عاطفی طبیعی در خانواده را مختل کرده و بنیان خانواده را به چالش بکشد. تصور کنید اگر مردی بتواند با مادر همسرش ازدواج کند؛ این امر چگونه می تواند به رابطه او با همسر فعلی و جایگاه مادر همسر در خانواده آسیب بزند. این احکام با در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی و اجتماعی، از گسترش بی رویه و غیرطبیعی روابط خانوادگی جلوگیری کرده و به پرورش عاطفه نوع دوستی در چارچوب های مشخص کمک می کند. در واقع، این موانع، حصارهایی برای حفاظت از قداست و سلامت خانواده هستند.

تفاوت حرمت دائمی و موقتی: تمایز اساسی در موانع ازدواج

یکی از نکات کلیدی در تفسیر ماده ۱۰۴۷، درک تفاوت میان حرمت دائمی و موقتی نکاح است. ماده ۱۰۴۷ به طور خاص به مواردی می پردازد که موجب «حرمت دائمی نکاح» می شوند. این بدان معناست که حتی پس از انحلال عقد نکاح (طلاق یا فوت)، این حرمت از بین نمی رود و افراد برای همیشه از ازدواج با یکدیگر ممنوع هستند. اما در قانون مدنی، موانع دیگری نیز وجود دارند که حرمت موقتی یا مشروط ایجاد می کنند:

  • ماده ۱۰۴۸ (جمع بین دو خواهر): این ماده صراحتاً بیان می کند: «جمع بین دو خواهر ممنوع است اگرچه به عقد منقطع باشد.» این یک حرمت موقتی است؛ یعنی مرد نمی تواند همزمان با دو خواهر ازدواج کند. اما اگر یکی از خواهران را طلاق دهد یا فوت کند، مرد می تواند با خواهر دیگر ازدواج کند. اینجا حرمت به دلیل جمع کردن است و با رفع مانع (یعنی از بین رفتن عقد با یکی از خواهران)، حرمت نیز برطرف می شود.

  • ماده ۱۰۴۹ (نکاح با برادرزاده یا خواهرزاده زن): طبق این ماده: «هیچ کس نمی تواند دختر برادر زن و یا دختر خواهر زن خود را بگیرد مگر با اجازه زن خود.» این نیز نوعی حرمت مشروط است. نکاح با این افراد فی نفسه باطل نیست، اما نفوذ آن منوط به رضایت همسر فعلی است. اگر زن رضایت ندهد، عقد باطل خواهد بود، اما با کسب اجازه زن، عقد صحیح می شود. این در تضاد آشکار با حرمت دائمی ماده ۱۰۴۷ است که اجازه و رضایت هیچ طرفی نمی تواند آن را منتفی کند.

این تفاوت ها نشان می دهد که قانونگذار با دقت، درجه و نوع محرمیت را بر اساس مبانی فقهی و مصلحت های اجتماعی تعیین کرده است.

آثار حقوقی نکاح باطل با محارم سببی: پیامدهای جبران ناپذیر

ازدواج با محارم سببی که در ماده ۱۰۴۷ به آن ها اشاره شده، نه تنها غیرشرعی، بلکه از نظر قانونی «باطل» است. باطل شدن عقد نکاح پیامدهای حقوقی متعددی دارد که می توانند زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهند:

  • عدم ایجاد علقه زوجیت: مهم ترین اثر بطلان عقد، عدم ایجاد رابطه زن و شوهری است. این بدان معناست که هیچ یک از حقوق و تکالیف زوجین (مانند تمکین، نفقه، ارث) ایجاد نمی شود.

  • عدم توارث: با توجه به عدم تشکیل رابطه زوجیت صحیح، زوجین از یکدیگر ارث نمی برند.

  • عدم اعتبار شروط ضمن عقد: هر شرطی که ضمن عقد نکاح باطل شده باشد (مثلاً شروط مالی یا غیرمالی)، اعتباری ندارد و قابل مطالبه نیست.

  • عدم اجرای مهریه صحیح: در نکاح باطل، مهریه نیز از اعتبار ساقط است. مگر در موارد خاص که وطی به شبهه باشد (که در آن صورت ممکن است مهرالمثل پرداخت شود) وگرنه در نکاح باطل آگاهانه، مهریه ای وجود ندارد.

  • مشکلات هویتی و ثبتی فرزندان: اگر از چنین نکاح باطلی فرزندی به دنیا بیاید، هرچند از نظر شرعی و حقوقی فرزند مشروع محسوب می شود (زیرا جهل به حرمت یا شبهه وجود داشته)، اما ثبت سجلی و تعیین نسب او می تواند با چالش ها و پیچیدگی های قانونی روبرو شود.

این پیامدها، ضرورت آگاهی از شروط صحت نکاح و موارد ممنوعیت دائمی ازدواج را بیش از پیش آشکار می سازند.

بررسی اجمالی قرابت رضاعی و ازدواج

ماده ۱۰۴۷ به صراحت ذکر می کند که حرمت های سببی، حتی اگر قرابت رضاعی باشد، برقرار است. این نکته به اهمیت قرابت رضاعی در فقه اسلامی اشاره دارد. بر اساس ماده ۱۰۴۶ قانون مدنی و فقه امامیه، قرابت رضاعی در صورتی موجب حرمت نکاح می شود که شرایط خاصی را دارا باشد؛ از جمله:

  • شیر خوردن از یک زن معین.

  • شیر، شیر زن باشد و از راه نکاح شرعی حاصل شده باشد.

  • فرزند، شیر را از سینه زن بمکد.

  • شیر در دهان طفل جمع شود و او فرو ببرد.

  • شیرخوردن قبل از تمام شدن دو سالگی طفل باشد.

  • مقدار شیر، هشت مرتبه یا یک شبانه روز کامل باشد یا به گونه ای باشد که گوشت و استخوان طفل از آن بروید.

با تحقق این شرایط، احکام قرابت نسبی بر قرابت رضاعی بار می شود و به همین دلیل، اگر مادر زن یا اجداد او از طریق رضاعی، به مرد محرم شوند، ازدواج با آن ها برای همیشه ممنوع است.

مبنای فقهی ماده ۱۰۴۷: ریشه ها در شریعت

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی، همانند بسیاری از مواد احکام نکاح و طلاق، ریشه در فقه امامیه و منابع شرعی دارد. آیات قرآن کریم (مانند آیه ۲۳ سوره نساء) و روایات متعدد از ائمه معصومین (ع)، مبنای اصلی این احکام را تشکیل می دهند. فقهای شیعه با استناد به این منابع، به تفصیل درباره اقسام محارم نسبی، سببی و رضاعی بحث کرده اند و قانونگذار با اقتباس از این مبانی، ماده ۱۰۴۷ را تدوین کرده است. هدف شرع مقدس از این احکام، حفظ انسجام خانواده، رعایت عفت عمومی و جلوگیری از تداخل روابطی است که می تواند به کرامت انسانی و نظام اخلاقی جامعه لطمه وارد کند.

آگاهی از ابعاد عمیق تر ماده ۱۰۴۷، فراتر از صرفاً دانستن متن قانون، به ما کمک می کند تا با نگاهی جامع تر به فلسفه و هدفگذاری قانونگذار در حفظ بنیان خانواده و اصول اخلاقی جامعه بنگریم.

جمع بندی و نتیجه گیری

ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی به عنوان یکی از مهم ترین ستون های قانون مدنی در بخش نکاح، وظیفه تعیین موانع دائمی نکاح ناشی از مصاهره را بر عهده دارد. در این مقاله تلاش شد تا با ارائه تفسیری جامع و بند به بند، ابهامات پیرامون این ماده روشن شود. درک صحیح مفاهیمی چون مصاهره، اَحفاد، جدات و به ویژه شرط زناشویی واقع شده باشد در بند سوم، برای هر فردی که در آستانه تشکیل خانواده است، حیاتی است.

این ماده نه تنها از فروپاشی نظام خانواده و روابط اخلاقی جلوگیری می کند، بلکه با ترسیم مرزهای مشخص برای محدودیت های ازدواج، به استحکام پیوندهای سببی و حفظ احترام متقابل در خانواده کمک شایانی می کند. آگاهی از احکام نکاح و طلاق و پیامدهای حقوقی ازدواج باطل، می تواند از بروز مشکلات عدیده در آینده جلوگیری کند. در نهایت، در مواجهه با موارد پیچیده و ابهام آمیز در خصوص محارم سببی در قانون مدنی، همواره توصیه می شود که با متخصصین حقوقی و وکلای خانواده مشورت نمایید تا از تصمیمات حقوقی صحیح و مطابق با قانون بهره مند شوید و از باطل شدن عقد نکاح ناخواسته پرهیز کنید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی | شرح کامل و تفسیر حقوقی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی | شرح کامل و تفسیر حقوقی"، کلیک کنید.